ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

جمعه، اسفند ۰۷، ۱۳۸۳

از آلمان

با سلام ...


مادهء ٢٠
١- هر شخصی حق دارد از آزادی تشكيل اجتماعات، مجامع و انجمن‌های مسالمت آميز بهره مند گردد.
٢- هيچ كس را نبايد به شركت در هيچ اجتماعی مجبور كرد.

حکومتهايی که اين ماده را زير پا ميگزارند خواستدار يک جامعهء انساني نيستند بلکه فقط ميخواهند ما حيوانات اهلی باشيم!




از آلمان

چند روز پيش دو نفر بر اثر بيماری آنفولانزا در آلمان مردند که يکيشان جوانی بيست ساله بود. پزشکان گفتند که اين اولش هست و انها انتظار دارند که امسال آنفولانزا بيست هزار نفري در المان از پادرآورد. توصيه می‌کنند که مردم با همديگر دست ندهند و روبوسی نکنند.
آنفولانزاي لعنتی، اينهمه زحمت کشيديم تا آلمانی‌هاي خشک کمی معاشرتی‌تر شوند و روبوسي بهشون ياد داديم و بعد هم اين ...


بانک آلمان، يکی از شرکتهای مشترک المناغع بزرگ جهاني، مثل همهء شرکتهای بزرگ و غول‌ها در سال ۲۰۰۴ در سود زدن رکورد زد - هيچ شرکت بزرگ و غولی مثل ۲۰۰۴ سود نکرده بود، همه رکورد زدند - با اينحال گفت که می‌خواهد کارمندانی اخراج کند تا بيشتر سود کند.
يک بانک ديگر آلمان که نسبت به اين بانک ، شرکتی کوچک هست هم ميخواهد بخاطر اينکه ضرر کرد کارمندانش را کمتر کند.
بزرگترين شرکت انرژي آلمان هم با اينکه در سال پيش دو مليارد و نيم سود کرد، ميخواهد قيمت برق را بيشتر کند.
تمامی اين سياستها فقط از حرص و تمع کمپانی‌ها و سهامدارانش سرچشمه نميگيرد بلکه قبول و سکوت و بيخيالي مردم سهمی بزرگ در بدنبال سود مالی فوری شرکتها دارند.
دولت آلمان هم به بهانهء اينکه مردم را بکار، با اينکه محل کار براي همه نيست، وادارد، حقوق بيکاري را کمتر کرد و مردم هم باور کردند. در حاليکه معلوم بود و هست که قرار هست بيکاری بيشتر شود و فقط و فقط بخاطر اينکه بتوانند بهشان پولکی بدهند تا جلوي تلويزيون بنشينند و ساکت بمانند، حقوق بيکاری را تقليل دادند.
سرمايه‌داري چنديست به سرمايه‌سالاری کامل تبديل شده و کم کم چهره واقعی خود را دارد نشان می‌دهد و دولتها بخاطر اينکه بتوانند سود سرمايه‌داران را تضمين کنند، مردم را به بيگاری خواهند کشيد، مسئله‌اي که در ايران ما شاهدش هستم: اقازاده‌ها سود کلان خود را ميکنند اما کارگران ماه‌ها بدون حقوق کار ميکنند.




نکته‌ای مهم در مورد فرق دو دول در پست پيشين:
اين فرق مهم باعث شده است که امريکا اينقدر قدرتمند شوند که در تبه‌کاری و عوامفريبی دول‌های ديگر از لحاظ کيفت و کميت همرده و حتی رطبه برتری هم دارند!

چهارشنبه، اسفند ۰۵، ۱۳۸۳

فرق مابین دولت آمریکا و قم‌حوري

با سلام

مهمترین فرق مابین دولت آمریکا و قم‌حوری:
دولت آمریکا هرچقدر دزد، چپاولگر، ارتشی، سرمایه سالاری، امپرلیالیستی و استعمارگر باشد، که دولت قم‌حوری کميتی ازين لحاظ ندارد، بازهم مدریت کشوری را بدست دارد که در آن میتوانی با لباسی که رویش عکس دو رییسجمهورش هست، بوش پدر و پسر، و زیرش نوشته شده احمق و احمقتر بگردی و مطمئن باشی کسی کارت ندارد و اگر متعصبی هم بخواهد تو را آزار دهد، مامورین همین دولت ازت حمایت خواهند کرد.
حالا فرض بگیریم یکی در ایران لباسی با عکس دوتا ازین آقایان و با زیرنویس گاو و گاومیش بپوشد. اول اینکه من خودم ازت بخاطر زیرپاگذاشتن قوانین بین المللی حفاظت و حمایت از حیوانات شکایت میکنم و چه بلایی نوچه‌های آقایان سرتان بیاورند و گر جان سالم بدر بری و سپس خود آقایان دمار از روزگارتان در بیاورند که خودتان بهتر میدانید ...
و چه بر سر اينگونه حکومتها و رژيمها آمده و خواهد آمد ميشود در تاريخنگاری جهان مشاهده کرد.

و تصميم چگونه‌گی سرانجام قم‌حوری هم با ما هست. حال چه خود دستبکار شويم و با يک اعتصاب عمومی نشان دهيم ديگر حاضر به همکاري با دولت زور و زر نيستيم و سرنوشت خود و ايران بدست گيريم.
يا منتظر آمريکا بمانيم و بخيال نابودی قم‌حوری، بگذاريم ايران را نابود و تيکه تيکه کنند، که اين هدف اصليشان هست و بزرگترين ياورشان هم برای به ثمر نشاندن اين نقشه قم‌حوری، آقايان و آقازادگان هستند.

و بقول معروف: ما مقصر نيستيم که دنيا اينطور هست که هست، اما گر همينطور بماند تقصير ما خواهد بود.

اگر روز عدالت نیاید، آمدن روز انتقام حتمی هست. این یک حقیقت تاریخیست.

سه‌شنبه، اسفند ۰۴، ۱۳۸۳

آرش و مجتبي را آزاد کنيد!

آرش و مجتبي را آزاد کنيد!
کسی که از سخن و اندیشه بترسد، بمب اتم هم نجاتش نخواهد داد!!!


بنام آزادی اندیشه و عقاید


دوشنبه، اسفند ۰۳، ۱۳۸۳

معرفی

با سلام ...



معرفی

یک کتاب

آمهدی بقلم: ابولفضل اردوخانی

یروز بهم گفت! دلم میخواد اونیکه تو مخمه به زبون بیارم. اونیکه تو دلمه تو چشم خونده بشه. دلم میخواد به اونیکه دوستش دارم، بگم دوستت دارم و از اونیکه بدم میاد بگم برو از جلو چشمم گم شو، کسی بهم دروغ نگه و منم فقط حرف راست بزنم، بهم نارو نزنن تا منم مجبور باشم تلافی کنم، دلم میخواد، قسم‌ها قسم باشه، سلاما از روی صفا باشه، دلم میخواد با بچه‌ها مثل خودشون بازی کنم، وقتی خنده‌داره بخندم، گریه کنم وقتی غمی تو دل دارم، اما مردم میگن، بازی مال بچه‌هاس، تو بچه نیستی، خنده مال مسخره‌هاس، مگه خودتو مسخره کردی، گریه مال زنهاس، تو مردی، دلم میخواد اونیکه تو مخمه بزبون بیارم، اونیکه تو دلمه تو چشم خونده بشه.

جاکش به جنده: "گناه تو از بیگناهی هست و گناه من از بدذاتی."



آلبوم برلین ۲۰۰۵ افتتاح شد!


سه‌شنبه، بهمن ۲۷، ۱۳۸۳

اگر رفتار اینقدر خنده دار نبود، دلم بحالش میسوخت

با سلام ...
خواستدار آزادی مجتبی سمیع نژاد، آرش سیگارچی و همه زندانیان سیاسی و دستگیری و مجازات مجرمین واقعی مانند قاضی مرتضوی!!!



اگر رفتار اینقدر خنده دار نبود، دلم بحالش میسوخت!!!
آقای حسین درخشان بازهم هرچه در دهانش بود به اشخاصی که نمیشناسد و چونکه معروف نیستند نمیخواهد بشناسد، گفت.
البته از شخصی که نالان میگوید: منو فیلتر نکنید تا خرجم را دربیاورم، انتظار دیگری نیست که خیال میکند با تشکیل کانون نونش دیگر در روغن نخواهد بود مثل حزب اللهی.
به اشخاصی که نمیشناسد میگوید حزب اللهی اما مانند آنان پرخاشی و تهمت را فقط مال خود میداند اما نمخواهد جوابی بشنود.
اول پست به مستعارنویسان تهمت میزند و بدوبیراه میگوید و آنهم بدون هیچگونه آشنایی و خواندن مطالبشان و آخر سر از مستعارنویسی که خواننده زیاد دارد و بهش لینک داده است میخواهد گول نخورد.
از پرخاشی و تهمت دیگران مینالد و از قدرتمندان دلسوزی میطلبد اما گمنامانی که هیچ سود مالی و طیف قدرت ندارند به پرخاش میگیرد.
از قدرتمندان حمایت میکند و انانی که معروف نیستند و حامی ندارند به باد مسخره و پرخاشی میگیرد.
آقای درخشان فعلا این شما هستید، با اینکه با اسم واقعی مینویسید، که قلابی هستید و همین نشان میدهد با اسم واقعی نوشتن هیچ معنی بخصوصی ندارد.
فعلا بغیر از شما و قمحوری در جامعه ایران کسی سراغ و بیاد ندارم که فقط خود را شایسته میداند پرخاشی کند و اتهام بزند و از پرخاشی دیگران بنالد.

و شما و امثال شما را که نخبگان جامعه بشمار می آیید مقصر اصلی دستگیری مجدد جوانی مثل مجتبی سمیع نژاد میشمارم.
شما مقصرید، مقصرید، مقصرید!!!


ما وب‌لاگ‌نويسان مدافع آزادی بيان هستيم!




عکسهای تازه در آلبوم ابر.

آلبوم برلین ۲۰۰۴ تکملی شد:

برای توضیح عکس فوق به اینجا مراجعه شود!

برای دیدن عکسهای راهپیمایی (جای شما خالی ماراتن بود) سوم فوریه در برلین تحت عنوان "آموزش و پرورش لوکس هست و لوکس برای همه" اینجا کلیک کنید!





فراخوان به تظاهرات

کميته دفاع از زندانيان سياسی ايران و کانون پناهندگان سياسی ايرانی


"سفارت "، مرکز تروريستی جديد رژيم اسلامی ايران در برلين با حضور وزرای خارجه ايران و آلمان افتتاح می شود!
مردم ايران برای رسيدن به آزادی های سياسی – اجتماعی بر عليه ديکتاتوری سلطنتی مبارزه کرده و سرانجام با قيام خود در 22 بهمن 1357 نظام سلطنتی ايران را سرنگون کردند.
رژيم جمهوری اسلامی جايگزين نظام سلطنت شد و از ابتدای به قدرت رسيدنش با پس گرفتن دستاوردهای قيام مردم ايران با اجرای قوانين ضد انسانی زندان، شکنجه، قطع اعضای بدن، اعدام، ترور و سنگسار به سرکوب مبارزات مردم پرداخته است.
و اکنون نمايندگان رژيم اسلامی ايران می خواهند در سالگرد قيام 22 بهمن 57 13 مردم ايران به عوامفريبی افکار عمومی پرداخته و "سالگرد تاسيس" و اين بار "افتتاح جاسوسخانه" جديد خود را هم در آلمان جشن بگيرند. اين سفارت از بدو تاسيس رژيم ، مرکز تدارک و پيشبرد عمليات تروريستی عليه اپوزيسيون ايران وحمايت از تروريسم بين المللی می باشد.

آزاديخواهان!
با گردهمائی گسترده خود
- برای لغو مجازات اعدام
- برای لغو مجازات سنگسار، شکنجه و قطع اعضای بدن
- برای دفاع از آزادی همه زندانيان سياسی - عقيدتي
- برای جدائی دين از دولت
- برای برابری حقوق زنان و لغو حجاب اجباری
- برای تحقق آزادی های بی قيد و شرط سياسی ، آزادی تشکل و اجتماعات
- برای دفاع از جنبش اعتراضی و آزاديخواهانه مردم ايران
- برای خواست محاکمه سران رژيم جمهوری اسلامی ايران به جرم جنايت عليه بشريت در يک دادگاه بين المللي
و برای محکوميت هرگونه سازشی با جمهوری اسلامی ايران

از مبارزات دمکراتيک مردم ايران حمايت نموده و به 26 سال نقض سيستماتيک حقوق بشر در جمهوری اسلامی ايران اعتراض نمائيم.
:کميته دفاع از زندانيان سياسی ايران – برلين برگزارکنندگان
کانون پناهندگان سياسی ايرانی – برلين

زمان : چهارشنبه، 16 فوريه 2005 ، ساعت 17.30
مکان : مقابل سفارت جمهوری اسلامی ايران

Podbielskiallee 67, Berlin Dahlem, U3- Podbielskiallee ايستگاه

چهارشنبه، بهمن ۲۱، ۱۳۸۳

فقط آب

با سلام ...

چندی پیش:
رفسنجانی: ما میتوانیم تا دوهزار کیلومتری شلیک کنیم و متخصصین میدانند وقتی کشوری به این درجه رسید به بقیه درجه ها هم خواهد رسید.
منبع خبرگزاری AFP

حال هی شما بهانه بدست اینها بدهید:

دیروز:
بوش میخواهد بودجه را ملیاردی تقلیل دهد. پول کمتر برای برنامه های مدنی و اجتماعی، آموزش و پرورش، حفظ طبیعت و ....
و با توجه به تصمیم صرفه جویی بالا بردن بودجه ارتش و "حفظ میهن"
خب هرچه مردم بیسوادتر حکومت کردن راحتتر.
منبع اخبار آلمان

امروز:

مجلس ویرجینیا، یکی از ایالات آمریکا بعد از بحث طولانی قانونی تصویب کرد: هرکی درین ایالت تومانش (شورت) از شلوارش بیرون بیاید و معلوم شود، بخاطر جریحه کردن اخلاق عمومی پنجاه دلار جریمه خواهد شد. (منبع)

بقول آلبرت انشتین:
"انسانها مثل دریا می مانند، گاهی آرام و دوست داشتنی، گاهی طوفانی و شریر، اما همواره در اصلشان فقط آب!"




بنام آزادی بیان آرش سیگارچی و همهء زندانیان سیاسی را آزاد کنید.
و بنام حقوق بشر که روزی گرینبارگیر تمامی مستکبرین جهان خواهد شد قاضی مرتضوی را دستگیر و مجازات. هرگونه حمایت ازین شخص و سرپوش گذاشتن بر روی جرم ها شما را مجرم میکند!!!

دوشنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۳

سیاهکل

با سلام ....

« مهم نیست که من بمیرم یا زنده بمانم ، مهم این است که مرگ و یا زندگی من چه تاثیری در زندگی دیگران داشته باشد »
ماهی سیاه کوچولو (صمد بهرنگی)

به مناصبت سالگرد قیام سیاهکل بتاریخ ۱۹ بهمن ۱۳۴۹

پنجشنبه، بهمن ۱۵، ۱۳۸۳

کل و گپی در مورد سخنرانی پرزیدنت بوش

با سلام ...

ماده 18
هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هرکس می تواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومی بر خوردار باشد.

ماده 19
هر کس حق آزادی عقیده وبیان دارد و حق مزبورشامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن ، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحضات مرزی، آزاد باشد

حال دمکراسیهای غربی هر بدی را داشته باشند، فعلا که این دو را رعایت میکنند و همین باعث میشود که مکانی خیلی بهتر از ایران زیر دست قمحوری شوند.



کل و گپی در مورد سخنرانی پرزیدنت بوش:

بوش: ايران بزرگترين حامی تروريسم دولتی است
به این میگویند نمایش سیاسی و عضمت سیاست. تمامی سخنرانی نویسان حزب و جرج بوش کلی زحمت کشیدند و 17 بار نمونه را دوباره نویسی کردند و عوض کردند. میگویند هفدهمین نمونه را چهل بار خواند تا از بر حفظ کند. حرفها قشنگ بودند و اهداف آلی. البته حرفهای قشنگ زیاد شنیدیم.
نکته مهم همبستگی ای بود که به نمایش گذاشتند. هنگام سخنرانی هی اکثریت بلند میشد و کف میزدند. گهی فقط جمهوری خواهان بلند میشدند و اکثر از هردو جبهه. هنگام حمله بیانی به ایران تنها موردی بود که واقعا همه بغیر از قاضی اعظم و یک خانم بلند شدند و کف زدند، مخصوصا ژنرالها و ارتشیها که در بقیه موارد نه بلند میشدند و نه کف میزدند و این هم یک پیامی خطاب به دولتهای مستبد حرفگوش نکن بود. چونکه حرف از بین بردن استبداد و برقراری دمکراسی از دمشق تا تهران بود اما به دوستان مستبد در منطقه مانند عربستان سعودی و شیخنشینان خلیچ فارس نکرد.

نکته جالب دیگر (البته برای من) این بود که در مقابل سنات عده زیادی از والدین سربازان مقتول آمریکایی بودند که با یک دوربین و کلی نامه اعتراض امیز والدین سربازان مقتول آمده بودند و میخواستند اعتراض خود را نشان دهند که مامورین امنیت جلوی فیلمبرداریشان را گرفتند. اما در داخل مجلس بعنوان نماینده والدین سربازان مقتول ، پدر و مادر یک گروهبان بقتل رسیده بودند که نامه خوش ایند و حمایتی برای بوش نوشته بودند که بعد از معرفیشان بعنوان نماینده همه والدین سربازان مقتول، مادر با یک خانم عراقی که او هم نامه فدایت شوم برای بوش نوشته بود، مدتی در آغوش هم قرار گرفتند و گریستند

نکته دیگر درباره مقاله بی بی سی که در بالا لینک شده هست:
در مقاله اینگونه ترجمه شد:
رييس جمهوری آمريکا خطاب به مردم ايران گفت "من امشب به مردم ايران می گويم: همانگونه که شما برای کسب آزادی خود ايستادگی می کنيد، آمريکا نيز در کنار شما ايستاده است."
البته من سخنچرانی اش را زنده نگاه کردم و اینگونه فهمیدم:
"من به مردم ایران قول میدهم اگر شما برای کسب آزادی خود کوشش کنید، آمریکا در کنار شما خواهد بود."
خب معنی این دو ترجمه از زمین تا آسمان با هم فرق دارد، اگر کسی از دوستان این سخنرانی را دید لطف کند و بگوید من بد متوجه شدم یا بی بی سی سیاست سازی میکند!!!

سرآخر کل و گپ بیتربیتی هست و پوزش میخواهم اما جور دیگر نمیتوانم این سخنپرانی را خلاصه کنم:
تابحال ندیده بودم و خیال هم نمیکردم بشود در مدت کمتر از یک ساعت عده ای بتوانند اینهمه خایه مالی کنند. حال چه بوش خایه مردم و سناتوران و نمایندگان و قضات و سران ارتش را مالید و چه خایه مالی حضار در جمع، که ابدا خیالش هم نمیکردم که بشود چنان خایه مالی که فقط با مالیدن خایه یک شخص، بدون دست و زبان بردن به آلت تناسلی، چندین بار آبش بیاید.
دوباره پوزش میخواهم که بی ادبی شد اما این سیرک و نمایش سیاسی را جور دیگر نمیشد تعریف کرد.

نتیجه:
تنها را جلوگیری از جنگ خانمان سوز و بقتل رسیدن هزاران هزار، سرنگونی رژیم قمحوری یا اصلاحات واقعی و اساسی که نتیجه شان اینچنین باشد: از بین بردن قدرت مطلق اقلیت متعصب و نمایندگانشان در مجلس و دگر شوراهای ظاهری قمحوری و بکنار گذاشتن قدرت سیاسی و حکومت سلطنتی ولایت فقیه و بپا کردن مجلسی که نمایندگی تمامی قشرهای مردم ایران را بعهده بگیرد، هست.