ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

سه‌شنبه، آذر ۰۷، ۱۳۸۵

بازار دین

مرحله آخر بازار دین در سال، که اوج اقتصاد دینی هست، هم دوباره شروع شد. بخور بخور بخر بخر تا بهشتی شوی!


برای دیدن عکس بزرگ روی عکس بالا کلیک کنید!

دوشنبه، آذر ۰۶، ۱۳۸۵

دسيسه مرکز تجارات جهانی قسمت ۳۲

جنگ، دروغ، ویدئوها - قسمت اول
اینکه حقیقت اولین قربانی جنگ هست اکثرا در رسانه‌ها اعلام می‌شود، اما آنان را از پخش دروغ و نیمه‌حقیقت دربارهء جنگ بعنوان حقیقت باز نمی‌دارد. با اینکه قانون اساسی دمکراسی‌ها استقلال رسانه‌‌ها را در اصل تضمین می‌کند، هنگام جنگ این استقلال مسدود می‌شود. وقتی قدرت متمرکز باشد و مردم بطورکل وابسته به سرمایهء‌ای که در دست خودشان نیست، حقوق دمکراتیک به خواست قدرت بسته است و عملکردمان محدود به خواست سرمایه‌سالاران. البته فرق دمکراسی‌های غربی و دیکتاتوری‌ها در این هست که اینجا می‌توانی به خواست و انتخاب خودت، خاری در وجودشان باشی. البته اگر سرمایه داشته یا هراسی نداشته باشی که خیابانی شوی! برای حفظ ظاهر هم شده باید تحملت کنند، مگر ... خب این داستانی دیگر هست.

رسانه‌ها با خودسانسوری و رضایت تسلیم سرنوشت خود شدند و حتی جیکی ازشان در نیامد. البته بغیر از خاری در گوشت تعصب و سانسور آمریکایی: Larry Flynt

برای ایالات متحده هم معین و هم شرم‌آور هست که بجای خبرنگاران و گویندگان معتبر یا رسانه‌هایی مانند نیویورک تایمز یا سی‌ان‌ان، سرور نوشته‌، عکس و تصویرهای شهوت‌آمیز و ناشر مجله ‌hustler بود که بخاطر محدودیت گزارشگری در افغانستان از وزارت دفاع آمریکا شکایت کرد (۱). شرم‌آور می‌باشد بخاطر اینکه در اصل وظیفه همان رسانه‌های مشهور که خود را "آبرومند" می‌نامند هست که از استقلال خود دفاع کنند. معین است بخاطر اینکه هنگام هجوم ایالات متحده به گرانادا در سال ۱۹۸۳ میلادی، فقط لری فلینت بود که حق خبرنگاران خود در همراه بودن ارتش هنگام عملیات جنگی از دادگاه خواستدار شد، اما دادرسی را باخت. فلینت در یک مصاحبه (۲) با "Columbia Journalism Review" گفت که رییس‌جمهورها و کارمندان ارشد بعد از ویتنام شروع کردند مطبوعات را "حریف" خودشان بحساب بیاورند:

»ریگان به گرانادا تاخت، بوش پدر به پاناما و بعد جنگ خلیج را رهبری کرد. و در تمام این موارد برای مطبوعات محدودیات سختی موجود بود. الان افغانستان کاهی هست که کمر شتر را می‌شکند. حق شهروندان آمریکا هست که بدانند ارتش چگونه می‌جنگد. وظیفه مطبوعات هست که درباره‌اش گزارش دهند. این یک اصل مسلم قانون اساسی هست. رسانه‌های مهمتر می‌بایست شکایت می‌کردند، و نه من. اما من فکر می کنم که نگرانی‌شان فقط این هست که کی مصاحبه بعدی با جرج و لورا بوش را بدست خواهد آورد.«

چونکه فلینت مدت‌ها پیش در یک نبرد قضایی برای نشان دادن موهای آلت تناسلی در رسانه‌های آمریکا، از خود شایستگی نشان داد – که بخاطرش یک فیلم دیدنی از زندگی‌اش بعنوان شاه شهوت و مبارز آزدیخواه درست کردند – احتمالا از لحاظ قضایی برای این شکایت در دادگاه مجهز و مرد میدان هست. هرچه باشد اینبار هم جریان سر یک مسئله تحریک کننده بود، هرچند جنسی نیست و بلکه از نوع نظامی می‌باشد، و مربوط به سوال اینکه چقدر "موهای آلت تناسلی" را میتوان به جامعه مطلع و فهیخته قرن ۲۱ نشان داد.

حتی شمردن اشخاص غیر نظامی که توسط نیروی نظامی ایالات متحده در افغانستان و عراق به قتل رسیدند در رسانه‌های غربی نامشروع بحساب می‌امد، پس جای تعجب نیست که گزارش‌ها و تصاویر افتضاحات "جنگ با ترور" بعنوان "تخریب کننده" تا ممکن و لازم بود از ملع عام دور نگه داشته شدند.

ادامه دارد ...

(۱)Larry Flynt sues Defense Department to relax news media restrictions
(۲)Larry Flynt's War

جمعه، آذر ۰۳، ۱۳۸۵

دولتی که برای نابودی منافع ملتش بهانه می​تراشد

برای کی و چی کار می​کند؟
این اعمال از عمد هست یا از سهل و خیال می​کنند، همه مانند خودشان قوانین را برای خیالبافی، پز و منفعت​طلبی روی کاغذ آورده​اند!
چند ماه پیش بود که دولت یونان سعی کرده بود در انتخاب ریاست کنفدراسیون کشورش دخالت کند که در اصل یک بازی زورآزمایی بود که رییس کنفدراسیون عضو حزب مخالف بود. تا فیفا گفت که خلاف اساسنامه هست، تیم ملی یونان حذف خواهد شد، سران سیاست فهمیدند که این زورآزمایی را برنده نخواهند شد. یک مسئله خیلی ساده: دخالت کنند و رییس مطلوب سر کار بگذارند، تیم ملی حذف خواهد شد و خودشان در انتخابات بعدی محو خواهند شد. و در عرض یک روز دست از فضولی برداشتند. حالا متاسفانه ایران دمکراسی نیست تا جزای عملشان را پس بگیرند و یا حال از عمد و غرض که فرصت تقریبا ۴ ماهه را از دست دادند ... آخه ۴ ماه وقت د اشتند، دولت یونان یکروزه فهمید که دست و پنجه نرم کردن با فیفا بیخود هست، سازمان ملل نیست که و شوخی پوخی هم حالیشان نمی​شود ... و بالاخره بخاطر نقض ماده ۱۷ اساسنامه فیفا که دخالات دولت در امور کنفدراسیون فوتبال را منع می​کند، کنفدراسیون فوتبال ایران موقتا از فعالیت​های بین المللی محروم شد، تا:
• تشکیل کمیته ساماندهی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران که ترکیبی از نفرات مستقل و مورد اعتماد فیفا و AFC خواهند بود. نفرات کمیته فوق را این دو نهاد تعیین خواهند کرد.

• تهیه اساسنامه جدید اصلاح شده بر اساس اساسنامه فیفا.

• برگزاری انتخابات جدید تحت نظر فیفا و AFC پس از تایید نهایی اساسنامه ای که در بالا به آن اشاره شد
(منبع AFC)

خب ۴ ماه وقت داشتند تا محمد دادگان را دوباره رییس کنفدراسیون کنند که نکردند و حالا میگذارند تا در چند ماه آیند (قبل از شروع جام​های آسیا) مسیر بالا پیموده شود!؟​
البته اگر تا آنموقع بهانه دیگر به دیگران ندادند تا بدتر ازین سرمان بیاورند وگرنه که مسئله بالا دیگر مسئله نخواهد بود.

پنجشنبه، آبان ۲۵، ۱۳۸۵

مشارکت جدید!

حدس می​زدم که راه و روش تغییر پیدا کند، اما خیال نمی​کرم برای گمراهی (مردم آمریکا) مکان را مه​آلود کنند.
تونی بلیر را جلو فرستادند تا راه جدید را باز کند. او برای "استراتژی کلی" برای حل مسائل خاورمیانه که در آن سوریه و ایران بعنوان همکار قابلیت دارند، تبلیغ کرد. بلیر حتی در یک نطق اساسی درمورد سیاست خارجه کشورش، تحت شروطی (قطع حمایت از تروریست​های لبنان و عراق. قبول تعهدات بین​المللی در برنامه هسته​ای!؟) یک "مشارکت جدید" با ایران را به میان آورد. با اینکه جرج دبلیو بوش گفتگوی مستقیم با ایران و سوریه را "فعلا" رد کرد، اما خواستدار تغییر سیاست آنان شد.
بوش با اینکه دوشنبه بعد از گفتگویی با المرت (نخست​وزیر اسرائیل) خواست که اگر سران ایران خط مشی خود در مورد برنامه هسته​ای ایران را تغییر ندهند، همه با هم در انزوای ایران شرکت کنند و با توجه به اینکه گفتگوی مستقیم با ایران را "فعلا" رد کرد، جوش بولتون () رییس ستاد در کاخ سفید گفت که بوش همه ایده​ها برای پیدا کردن روشی جدید را بررسی خواهد کرد.
او برای پیدا کردن این "روش جدید" در مقابل هیئت "مستقل" متخصصان به پاسخگویی پرداخت. این هیئت تحت مدیریت جمز بکر () وزیر امورخارجه ایالات متحده می​باشد و از ۵ دمکرات و ۵ جمهوریخواه تشکیل شده (عجب متخصصان مستقلی ...) و قرار هست تا آخر دسامبر پیشنهادات خود را برای یک استراژی جدید در عراق ارائه کند.
بنا به گذارش رسانه​های امریکایی، قرار هست اهداف آرمانی مانند تشیکیل یک دمکراسی بابت اهداف "تحقق​گر" مانند ثبات کشور به تعویق بیفتند.
نکته جالب اینجاست که این خطوط رسانه​ها به ظاهر مانند اشفاگری یک روش جدید می​مانند، در اصل یکه شعار همیشه قدیمی غرب هست: دمکراسی در شرق و جنوب محقق نیست!!!

دوشنبه، آبان ۲۲، ۱۳۸۵

پیروزی حزب دمکرات در آمریکا، تغییری در سیاست دولت آمریکا؟

با پیروزی حزب دمکرات در انتخابات کنگره آمریکا، لبخندی بر لب مخالفان سیاست حزب جمهوریخواه به مترسکی بوش، افتاد. عده​ای از این مخالفان جزو دارودستهء متعصبین اسلامی، منجمله قم​حوری، می​باشند. رهبران و سران قم​حوری فوری ابراز خشنودی خود اعلام کردند و بوش را ملامت کردند، که مردم آمریکا سیاستت را سیاست کردند. اما آنها هم مانند انسان فراموشکار، چند نکته را نادیده گرفتند:
- دشمنی سرسخت حزب دمکرات با نظام قم​حوری. هر معامله و کنارآمد دولت یا سیاستمداران یا اصحاب سرمایه ایالات متحده در پشت پرده با قم​حوری، فقط و فقط توسط حزب جمهوریخواه یا عواملشان انجام شد. کینه حزب دمکرات با قم​حوری چندی قبل از حمله به عراق کاملا آشکار شد، وقتی که نمایندگان حزب، بخصوص کاندید اسبق ریاست جمهوری جون کری، مستقیم و غیر مستقیم اعلام کردند که اگر قرار هست حمله نظامی شود تا خطر برطرف شود، ایران باید بجای عراق هدف قرار داد.
- با اینکه هردو حزب حامی و مدافع اسرائیل هستند، این حزب دمکرات بود و هست که این حمایت را بدون چون و چرا انجام میداد و میدهد. و هرگز انتقاد از سیاست اسرائیل نکرد و فشاری وارد نیاورد. اگر و گاهی مسلمانان در امریکا دوست و حامی​ای داشتند، حزب جمهوریخواه بود و هست.
خب حال آیا سیاست دولت آمریکا تغییر خواهد کرد و اگر در انتخابات ریاست جمهوری بعدی یک دمکرات پیروز شود، چه نتیجه​ای خواهد داشت!؟
بنظر من سیاست آمریکا هدفش تغییر نخواهد کرد اما راه​ها عوض یا جور دیگر مورد استفاده خواهند گرفت. فشار روی قم​حوری بیشتر خواهد شد و ... اما خب فعلا رییس​جمهور از حزب جمهوریخواه هست. با اینحال بخاطر شکستی که در انتخابات خوردند، مجبور خواهند بود که راه و روش​های دیگری در پیش بگیرند.
در سیاست و اقتصاد راه و روش​هایی موجود هستند که استفاده از آنان، باعث مسدود شدن و یا به بن​بست رسیدن راه و روش​های دیگر می​شود. اگر حزب جمهوریخواه برای هنگام شکست در انتخابات ریاست​جمهوری آینده، میخواهد جلوی بعضی از اقدامات آتی حزب دمکرات بگیرد، باید روش خود را تغییر دهد. با اینکه حزب جمهوریخواه و رژیم ایران در ظاهر دشمن هستند، در پشت پرده همیشه با هم همکاری کردند ( گروگانگیری و شکست کارتر و پیروزی ریگان در انتخابات، افتضاح ایران-کنترا. سخنرانی​های بیموقع که فقط و فقط بهانه به دست دیگری میداد تا خود را تقویت کند). حال برای نگهداری این همکار و مطمئن بودن که هنگام شکست در انتخابات ریاست​جمهوری، راه​های ضربه زدن (ضربات واقعی) به قم​حوری مسدود شوند، دو سال وقت دارند روشی مناسب پیدا کنند، حتی اگر هم به این معنی باشد که با "دشمن خارجی" کنار بیایند و البته فقط به شرط اینکه مطمئن باشند قم​حوری به بمب اتم نرسد و تازه میتوانند تقصیر را هم به گردن دمکرات​ها بیاندازند.
آری ظاهر سیاست تغییر پیدا خواهد کرد، اما نه آنطور که بعضی خیال می​کنند ...

سه‌شنبه، آبان ۱۶، ۱۳۸۵

ذوغ​ها

تابستان تمام شد و آفتابی ماند و برگ درخت​ها هنوز سبز. ناگهان بدون پاییز زمستان شده. برگ​ها رو به زردی و هنوز نریخته، سرمای زمستان شروع به وزیدن کرده است. داخل ایستگاه و باد بدنبال. داخل قطار و جای گرم نشستن. بغلش کرده بود و هی سرش را ماچ می​داد. قطار حرکت کرد. نیم​وجبی ناگهان بلند شد و به سمت در دوید. روی نوک پایش بلند شد و دستگیره را با نوک انگشتش گرفت. چهره​اش از ذوغ نورانی شده بود چنانکه زمستان را تابستان ​کرد، داشت کیف دنیا را می​کرد که می​توانست بزودی در را باز کند. کودکی ... چه ذوغی می​کردیم وقتی زمستان می​شد، و الآن!؟ عجب سردی شده ... یا بهتر بگویم، عجب "سردی" شدیم ...



کمی بیش از سه دقیقه

جمعه، آبان ۱۲، ۱۳۸۵

جنایت مقدس


فیلم مستندی درباره ترور دولتی قم​حوری در خارج
تقریبا ۴۳ دقیقه