ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

دوشنبه، فروردین ۰۸، ۱۳۸۴

افشاگری و ثبات فرضیه همکاری سران جبهه های به اصتلاح اصلاحطلب و اقتدارگرایان

سلام ...

افشاگری

فرضیه
خب من همیشه جزو طرفداران این فرضیه بودم که سران بزگ اصلاحطلب در جناح مقابل محافظه کاران یا اقتدارگرایان نیستند که هیچ، بلکه همکار و همرزم محافظه کاران هستند و نه اینکه هدفشان اصلاحات نیست بلکه ثبات پایه قدرت هست.

اثبات
حالا با آوردن یک شعر از کتاب هرچه بادا، باد بقلم و پژوهش استاد گوذولوژی ابولفضل اردوخانی میخواهم این فرضیه را ثابت کنم:

از حکیمی پرسیدند گوذیدن به ریش حکام جابر جایز هست؟ آن جناب فرمودند: نه تنها جایز بلکه واجب نیز می‌باشد. (...)
چو دیدی قیافه یار اخمو عبوس
یا حاکمی جبار و زورگو و لوس
بده به ریش‌اش چنان گوذی محکم و قوی
تا بخنده افتد و بگوید دری‌وری

به نظر من این دوبیتی فرضیه را بطور واضح ثابت میکند، با اینحال یک توضیح کوتاه:
فکر کنم اکثرا موافقیم که شرکت در انتخابات دوم خرداد و رای به آقای خاتمی، گوذی بود به ریش جباران و زورگویان و همه ما میدانیم که کی بعد ازین گوذ به ریش، خندید و دری‌وری گفت!!!
quod erat demostrantum.





فراخوان به تصاهرات ۱۲ فروردین
برلین ۱۰ فروردین (۳۰ مارس) ساعت ۱۲ تا ۱۴ در مقابل وزارت امور خارجه یادتان نرود.

وین مقابل اپرای شهر ۱۰ فروردین (٣٠ مارس ٢٠٠٥)، ساعت ٥ تا ٨ عصر

و ۱۲ فروردین (۲ آوریل) در بروکسل در مقابل پارلمان اروپا ساعت ۱۳ تا ۱۶

چهارشنبه، فروردین ۰۳، ۱۳۸۴

KEO

با سلام ...

با تشکر از جاقالان شورم معرفی یک صفحه و یک پروژه:
KEO
شما میتوانید یک نامه یک خط تا چهار صفحه ای بنویسید و بدون سانسور برای آینده باقی بگذارید.
این نامه ها تا اخر سال 2005 میلادی جمع و به فضا در مهوری دور زمین فرستاده خواهد شد تا در اینده بزمین برگردد.
شما میتوانید بطریق اینترنت یا پست نامه خود را ارسال کنید.
فرستادن نامه از اینترنت

اساسنامه کئو (اینجا آدرس پستی هم درج شده است)
اینجا هم بقیه اسناد و راهنمایی ها بزبان فارسی




ماده22

هر کس به عنوان عضو اجتماع حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به وسیله مساعی ملی و همکاری بین المللی ، حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمه مقام و نمو آزادانه شخصیت اوست با رعایت تشکیلات و منابع هر کشور به دست آورد.

خب، اینیکی ماده هم بطور واضح نشان میدهد که قم‌حوری اکثریت مردم ایران را انسان بحساب نمی‌آورد. حالا باز شما در انتخاباتشان شرکت کنید!!!!

جمعه، اسفند ۲۸، ۱۳۸۳

روزهای خون، روزهای آتش

با سلام ...

روزهای خون، روزهای آتش

۱۸ مارس ۱۸۴۸، مردم بعد از چندین هفته اعتصاب و تضاهرات با شعار آزادی، برابری و برادری در برلین جمع شدند تا دستور و قبول شاه برای افتتاح مجلس بشنوند. برای آزادی بیان و عقیده و دمکراسی مبارزه کرده بودند. برای زنان و مردان عصری جدید نزدیک بنظر میرسید. ناگهان ارتش شروع به تیراندازی و مقتول کردن مبارزین دست میزند. مردم در خیابان میمانند و سنگر میسازند و مقاومت میکنند و با دادن صدها کشته و هزاران زخمی بر ارتش پیروز میشوند و روز بعد ارتش عقبنشینی میکند. شاه می‌آید و در مقابل کشته شدگان تعظیم می‌کند و با رنگ انقلاب (سیاه، سرخ و طلائی) در ملع عام ظاهر میشود. وقتی اواخر ماه مه مردم کمی آرام میشوند، شاه و اشراف از فرصت استفاده و قدرت را بدست میگیرند و شاه بروال ماقبل ادامه داده و جلوی نوشتن و پیاده کردن قانون اساسی، که از سال ۱۸۱۵ قولش را داده بود، میگیرد و مجلس را منحل میکند. درین سرکوب بیسمارک که بعدها صدراعضم معروف و مخوف آلمان (قلمرو دوم) میشود، شرکت داشت.

۱۸ مارس ۱۸۷۱ شورای شهر پاریس معروف به "کومون پاریس" سعی میکند برخلاف میل دولت مرکزی، پاریس را بنا بر فرضیات سوسالیستی اداره کند. نخست وزیر وقت با آلمان قرارداد آتشبست میبنندد تا انقلابیون را سرکوب کند و در همین روز سعی میکند گار پاریس خلع سلاح کند که اینکار منجر به قیام عموم میشود. منتخبین شورای شهری پاریس (کومون لفظ فرانسوی برای شورا هست) اعلام مسلح کردن عموم را میکنند و مردم را دعوت به دفاع شهر در مقابل دولت مرکزی و ارتش آلمان میکنند. شورا شروع به اصلاحات برای بهبودی زندگی مردم میکند. از ۲۱ مه ۱۸۷۱ سرکوب قیام کنندگان شروع و تا ۲۸ ماه مه درین هفته معروف به "هفته خون" این قیام سرکوب و در این مبارزه و اعدامهای کلی بعد از آن بیش از ۳۰۰۰۰ نفر کشته میشوند.


روز زن

اولین روز ملی زنان در آمریکا در سال ۱۹۰۹ میلادی برگذار شد.

سال بعد بنا به پیشنهاد کلارا ستکین (Clara Zetkin) در کنفرانس بین المللی زنان سوسیالیست که در دانمارک برگذار شد، روزی برای مقابله با چپاول و برای حق شرکت زنان در انتخابات معین شد و سپس اولین روز جهانی زن ۱۹‌مارس در دانمارک، آمریکا، اتریش، آلمان و سوییس با شرکت ملیونها زن افتتاح شد.

انتخاب این تاریخ بخاطر این بود که جنبه انقلابی‌اش هم نشان داده شود. ۱۸ مارس روز یادبود کشته‌شدگان انقلاب ۱۸۴۸ در برلین و شروع اولین انقلاب کارگری دنیا معذوف به کومون پاریس بود.

دومین کنفرانس زنان کمونیست در سال ۱۹۲۱ هشتم مارس را انتخاب کردند.

۸ مارس ۱۹۰۸ در کارخانه نساجی Cotton در نیو یورک کارگران زن برای بهبودی محیط زندگی و کار دست به اعتصاب زدند و صاحبان کارخانه درها را بستند و زنان را زندانی کردند. آتشسوزی شد و ۱۲۹‌نفر به قتل رسیدند.

صاحبان گفتند که بخاطر قطع ارتباط با بقیه کارگران و جلوگیری از اعتصاب کل کارخانه، درها را بستند و آتش تصادفی بود. دولت و دادگاه قبول و مهر درست برین نسخه زدند ...

از دهه هفتاد میلادی اینروز بیاد همه زنانی که در طول تاریخ بشریت در آتش برافروخته از جهل مردان سوختند، روز همه زنان و نشان همبستگیشان شد!!!

چهارشنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۸۳

21

با سلام ...

آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی!
محکوم کردن قضاتی که بجای روای عدالت در سرکوب و بیعدالتی شریک هستند، بخصوص قاضی مرتضوی!

تا کی میخواهیم جوانان و عزیزانمان را بخاطر حفظ قدرت شخصی و امروزی خودمان متهم و محکوم و مجازات کنیم!؟
تا کی میخواهیم سرمان را زیر بالش بگذاریم و بخاطر حفظ مال، قبول و سکوت کنیم!؟
تا کی میخواهیم خیال کنیم که قیمت پرداخت محافظه کاریمان کمتر از قیمت جنبشمان برای تحول هست!؟
درست هست که امروز بخاطر سکوت و قبول برایمان ارزانتر تمام میشود اما فردا برایمان بسی گرانتر تمام خواهد شد و نسل بعد باید با قیمت گزافی بهره پس دهد!

ماده21

1- هر کس حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خود ، خواه مستقیما و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشد شرکت جوید.

2- هر کس حق دارد با تساوی شرایط ، به مشاغل عمومی کشور خود نایل آید.

3- اساس و منشا قدرت حکومت ، اراده مردم است . این اراده باید به وسیله انتخاباتی ابراز گردد که از روی صداقت و به طور ادواری ، صورت پذیرد .انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا طریقهای نظیر آن انجام گیرد که آزادی رای تامین نماید .


با شرکت در انتخابات نمایشی و فرمایشی قمحوری کمک به نقض این حقمان میکنیم و خواهیم کرد. و وقتی خودمان حقمان را باطل کنیم پس تعجب نکنیم وقتی با ما مثل یک انسان رفتار نمیشود.

پنجشنبه، اسفند ۲۰، ۱۳۸۳

دسیسهء جهانی القاعده-بن لادن قسمت آخر

با سلام ...

هنوز خواستدار آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و محکوم کردن قضاتی که بجای روای عدالت در سرکوب و بیعدالتی شریک هستند، بخصوص قاضی مرتضوی، هستم!!!



--------------------------------------------------------------------------------



دسيسه مرکز تجارات جهانی قسمت بيست و چهار

دسیسهء جهانی القاعده-بن لادن قسمت آخر
(...)

بعد از یازده سپتامبر شروع کردند درباره مجاز کردن شکنجه به بحث کردن. با اینکه هنوز مجاز نشده و در زندانهای تحت کنترل آمریکا و انگلیس شکنجه شد و این بحث هنوز ادامه دارد حتی در آلمان. تمام این زیرپاگذاشتن حقوق بشر بنام دفاع از آزادی و حقوق بشر و با علامت جنگ به ترور " War on Terror"، عدالت بیکران "Infinite Justice" و آزادی بخشیدن "Enduring Freedom".

هیتلر در کتابش "نبرد من" خواست که "صورت جلسه نخبگان صهیون" را بعنوان کتاب درسی برای وجود خطر دسیسه جهانی یهودی-بلشویکی در مدارس مورد استفاده قرار گیرد، بعد از به قدرت رسیدن هم همچین کرد. همزمان تشکیلات خود را مثل همین اتحادیه مخفی افسانه‌ای روی الگوی توطئه‌چینی درست کرد. هانا آرندت (Hannah Arendt) هم به نکته اشاره کرد:

"نهضت‌های خودکامه وسایل سازمانی تشکیلات‌های مخفی را برای خود سازوار می‌کنند، و همزمان تنها مفادی که همچین روشی را توجیه و لازم نشان می‌دهد، اسرار و لزوم سری نگه‌داشتنشان، بکنار می‌گذارند ... نازی‌ها با ایدئولوژی ساختگی یک دسیسهءجهانی شروع کردند و بعد کم و بیش آگاهانه خودرا مثل افسانهء سازمان مخفی نخبگان صهیون سازماندهی کردند."

بنظر می‌رسد که بوش هم خودکامانه همانطور دست به کار شده است: ترفیعش به رهبر بزرگ را با ایدئولوژی دسیسهء جهانی القاعده-بن لادن شروع کرد و دستگاه حکومتی خود را با کمک و روی الگوی تشکیلات مخفی سازماندهی کرد و می‌کند. بغیر از الیور نورث (Olliever North) همه مقصرین و محکومین و نیمه محکومین جریان رسوایی ایران-کنترا (۵) از باند ترور-اسلحه-موادمخدر پدرش به صحنه برگشته‌اند. و جالب اینجا بود که هرکی به این نکته اشاره می‌کرد نه فقط یک ضد آمریکایی خطاب میشد بلکه یک حامی تروریست هم معرفی می‌شد.

همانند با استفاده از قدرت تعریف واژهء "تروریسم" یک فهرست به تشکیلات دسیسهء جهانی تبدیل کردند، پروپاگاندیست‌های بوش و خراجگزارانش در جبههء رسانه‌ای واژهء "رسم آمریکایی (americanism)" را تسخیر کردند. شعار وزارت گوبلز (۶) بود: "آنچه آلمانی هست، ما تعیین می‌کنیم!" اما همانطور که انوقت ضد هیتلر بودن به معنی ضد آلمان بودن نبود، امروزه هم مخالفت با قوانین بوش به معنی ضد آمریکا بودن نیست بلکه در اصل آنچه که امریکا مظهرش هست (آزادی، برابری، مردم‌سالاری) هیچ ربطی به بوشیسم ندارد.

(۵)http://www.wsws.org/articles/2001/aug2001/cont-a01.shtml

(۶)Goebbels وزیر تبلیغات آلمان نازی

مبنی بر مقالات ماتياس بروکرز

دسیسهء جهانی القاعده-بن لادن قسمت آخر

با سلام ...

هنوز خواستدار آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و محکوم کردن قضاتی که بجای روای عدالت در سرکوب و بیعدالتی شریک هستند، بخصوص قاضی مرتضوی، هستم!!!



--------------------------------------------------------------------------------



دسيسه مرکز تجارات جهانی قسمت بيست و چهار

دسیسهء جهانی القاعده-بن لادن قسمت آخر
(...)

بعد از یازده سپتامبر شروع کردند درباره مجاز کردن شکنجه به بحث کردن. با اینکه هنوز مجاز نشده و در زندانهای تحت کنترل آمریکا و انگلیس شکنجه شد و این بحث هنوز ادامه دارد حتی در آلمان. تمام این زیرپاگذاشتن حقوق بشر بنام دفاع از آزادی و حقوق بشر و با علامت جنگ به ترور " War on Terror"، عدالت بیکران "Infinite Justice" و آزادی بخشیدن "Enduring Freedom".

هیتلر در کتابش "نبرد من" خواست که "صورت جلسه نخبگان صهیون" را بعنوان کتاب درسی برای وجود خطر دسیسه جهانی یهودی-بلشویکی در مدارس مورد استفاده قرار گیرد، بعد از به قدرت رسیدن هم همچین کرد. همزمان تشکیلات خود را مثل همین اتحادیه مخفی افسانه‌ای روی الگوی توطئه‌چینی درست کرد. هانا آرندت (Hannah Arendt) هم به نکته اشاره کرد:

"نهضت‌های خودکامه وسایل سازمانی تشکیلات‌های مخفی را برای خود سازوار می‌کنند، و همزمان تنها مفادی که همچین روشی را توجیه و لازم نشان می‌دهد، اسرار و لزوم سری نگه‌داشتنشان، بکنار می‌گذارند ... نازی‌ها با ایدئولوژی ساختگی یک دسیسهءجهانی شروع کردند و بعد کم و بیش آگاهانه خودرا مثل افسانهء سازمان مخفی نخبگان صهیون سازماندهی کردند."

بنظر می‌رسد که بوش هم خودکامانه همانطور دست به کار شده است: ترفیعش به رهبر بزرگ را با ایدئولوژی دسیسهء جهانی القاعده-بن لادن شروع کرد و دستگاه حکومتی خود را با کمک و روی الگوی تشکیلات مخفی سازماندهی کرد و می‌کند. بغیر از الیور نورث (Olliever North) همه مقصرین و محکومین و نیمه محکومین جریان رسوایی ایران-کنترا (۵) از باند ترور-اسلحه-موادمخدر پدرش به صحنه برگشته‌اند. و جالب اینجا بود که هرکی به این نکته اشاره می‌کرد نه فقط یک ضد آمریکایی خطاب میشد بلکه یک حامی تروریست هم معرفی می‌شد.

همانند با استفاده از قدرت تعریف واژهء "تروریسم" یک فهرست به تشکیلات دسیسهء جهانی تبدیل کردند، پروپاگاندیست‌های بوش و خراجگزارانش در جبههء رسانه‌ای واژهء "رسم آمریکایی (americanism)" را تسخیر کردند. شعار وزارت گوبلز (۶) بود: "آنچه آلمانی هست، ما تعیین می‌کنیم!" اما همانطور که انوقت ضد هیتلر بودن به معنی ضد آلمان بودن نبود، امروزه هم مخالفت با قوانین بوش به معنی ضد آمریکا بودن نیست بلکه در اصل آنچه که امریکا مظهرش هست (آزادی، برابری، مردم‌سالاری) هیچ ربطی به بوشیسم ندارد.

(۵)http://www.wsws.org/articles/2001/aug2001/cont-a01.shtml

(۶)Goebbels وزیر تبلیغات آلمان نازی

مبنی بر مقالات ماتياس بروکرز

سه‌شنبه، اسفند ۱۸، ۱۳۸۳

بچاپ بچاپه و سیری نداره

با سلام ...

روزجهانی زن گرامی باد

گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر در مورد آرش سیگارچی و اسمای وبنویسان دستگیر شده:
حکم غير عادلانه آرش سيگارچی : سر کوبی بی حد و مرز آزادی بيان در ايران
(...)
رای اين دادگاه اصولی ترين پايه های مقررات بين المللی و محاکمه منصفانه را پايمال کرده است.
اين دادگاه به طور غير علنی و در پشت درب های بسته و بدون حضور وکيل مدافع اين رای را
صادر کرد. حتی حضور سيگارچی در اين محاکمه مشخص نميباشد.
(...)

اعتراض به دستگیری نجمه امیدپرور

دعوت به همياری در کارناوال 8 مارس

وب نگار در بند - به اسارت محمدرضا نسب عبداللهی اعتراض کنیم

سایت خبری تحصن دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر

بیانیه جمعی از وبلاگ نویسان در دفاع از زندانیان زندان رجایی شهر




بچاپ بچاپه و سیری نداره!
ایدهء اصلی بیمه این بود که توان همگانی زیاد شود و کمکی برای عموم و جامعه باشد. اما این ایده هم مانند اکثر فنون درین جهان سرمایه سالاری کمر به خدمت سود مالی زده و به بیراه رفته و کمکی شده برای اینکه عده کمی از جامعه جیب و حساب بانکی خود را پر کنند.

چندی سال بود که بیمه ها ناله میکردن و میگفتند که ضرر میکنند، البته کارمندان حقوق و مدیران پولی هنگفت میگرفتند. تصمیم گرفته شد که پرداخت ماهیانه مردم بالا رود و اصلاحاتی شود و وقتی اصلاحات ثمر بخشید و بیمه ها دیگر ضرر نکردند، پرداختهای ماهیانه پایی بیاید.

اصلاحات به ثمر رسیدند و بیمه ها نه اینکه ضرر نکردند بلکه ملیاردها (یورو) سود هم کردند. اما پرداخت ماهیانه پایین نیامد بلکه از اول سال جاری قیمت داروها بیست و پنج درصد افزایش یافت و گفتند هنوز تصمیم نداریم درصد پرداخت را پایین بیاوریم. دولت گفت بیارید پایین و آنها گفتند نخیر. دولت گفت و آنها گفتند. دیروز بالاخره معلوم شد که چرا نمیخواستند. روئسا و مدیران شرکتهای بیمه از بس که زحمت کشیدند بخودشان لطف کردند حقوق هنگفت خود را بیشتر کردند.
بچاپ بچاپه و سیری نداره و تا وقتی که ما گوسفندوار و مورچه خصلت سر بزیر بیندازیم و به بهانه های مختلف قبول و به همین راه ادامه دهیم، تازه اشتهایشان را هم بیشتر میکنیم.




دسيسه مرکز تجارات جهانی قسمت بيست و چهار

دسیسهء جهانی القاعده-بن لادن قسمت سوم
(...)
دولت بوش با کمک دسیسهء جهانی القاعده-بن لادن قانون اساسی نیمه لغو کرد، دادگاهای ارتشی بپا کرد و جنگ براه انداخت. مانندش در نیمه اول قرن ۲۰ میلادی هم با کمک دسیسهء جهانی یهودی-بلشویکی اتفاق افتاد که ده‌ها ملیون قربانی اش شدند. هیتلر که با کمک انتخابات آزاد به قدرت رسید، اما قدرتش مطلق نبود. با کمک سازمان جاسوسی‌اش یک کمونیست هلندی را به برلین کشید و به او چنین وانمود کردند که با آتش زدن چندین ساختمان مهم در برلین انقلاب جهانی شروع خواهد شد. او سعی کرد با موادی که منقل را روشن میکنند یک ساختمان دولتی و یک قصر را آتش بزند و بعد از کمی سوختن خودبخود خاموش و یا فوری خاموش گردید. سپس با همان مواد خواست که مجلس آلمان (رایشستاگ) را آتش بزند. با اینکه فوری مردم متوجه شدند و آتشنشانی خبردار شد، سالن اصلی مجلس در عرض بیست دقیقه بطور کل سوخت و او در یک دادگاه نمایش محکوم به اعدام شد. و اینگونه رییس‌جمهور را از خطر بلشویک-یهودی ترساندند و قدرت را مطلق بدست گرفتند و دوست و دشمن و اگاه و ناآگاه را بعنوان اینکه یهود یا کمونیست هست تارومار کردند و به جان ملل دیگر افتادند تا این خطر را برطرف کنند.

در امریکا هزاران نفر بدون دادگاهی و باخبر کردن عموم دستگیر شدند. رسانه‌های عمومی از ترس اینکه به اندازه کافی میهن‌دوست نباشند در بیخبر گذاشتن مردم کمک کردند فقط یکبار صدایشان درامد چونکه ۵۲ نفر اسرائیلی هم دستگیر شدند و نیویورک تایمز (۲) فقط گفت که از لحاظ استراتژی این کار اشتباه بود، چونکه دشمن ازین اتفاق برای تبلیغات ضد یهودی استفاده خواهد کرد. قوانین جدید امنیت میهن (Homesecurity) و ضد-ترور که در مجلس تقریبا یکصدا بودن اینکه همه نمایندگان پاراگرافها را خوانده باشند، قبول شدند. رسانه، حتی سی‌ان‌ان بجای انتقاد با غرور خبردادند. طریقه عمل برای کنترل و مراقبت مردم درین قوانین ضربه‌ای به اصول قانون اساسی امریکا هست. قوانینی که جلوی ترور، مخصوصا تروری که قصد نابودی آمریکا را دارد، را نخواهند گرفت اما برای نابودی دمکراسی و آزادی در آمریکا میتواند مورد استفاده قرار گیرد. برای فرانیس بویل "Francis A. Boyle" (۳)، پروفسور حقوق بین‌المللی در الینویز، همه این عملکردهای دولت بعد از ۱۱ سپتامبر یک ضربه تروریستی به قانون اساسی و "کودتا" هست:

"سوال انتقادی فعلا فقط این هست، کی اف‌بی‌آی، سیا و ان‌اس‌اِ (۴) سروع خواهند کرد این قدرتی که تحت قانون کشور پلیسی اشکروفت (وزیر دادگستری Ashcrofts)دارند، ضد شهروندان امریکایی بکار ببرند."

ادامه دارد ...

(۲)http://www.nytimes.com/2001/11/24/opinion/24RICH.html?todaysheadlines

(۳)http://www.globalresearch.ca/articles/BOY111B.html

(۴)National Security Agency

پنجشنبه، اسفند ۱۳، ۱۳۸۳

دسیسهء جهانی القاعده-بن لادن قسمت دوم

با سلام ...
دسيسه مرکز تجارات جهانی قسمت بيست و چهار

دسیسهء جهانی القاعده-بن لادن قسمت دوم

(...)
اینچنین یک "حقیقتی" با درامی کمتر دربارهء شبکه شیطانی تروریستی که جهان مدنیت را تهدید می‌کند: القاعده، بنیاد، توده‌ای ثبت شده در فهرست هواپیمایی دولت سعود. برای سفر به پشاور هم در کنفرانس جهانی جهاد در نیویورک تبلیغ شد و هم در ۳۰ دفتر سربازگیری برای جهاد در شهرهای ایالات متحده آمریکا: ارودوگاه‌های ماجراجویی شامل و مجهز به همه چیز برای جوانان مسلمان دنیا تحت مدیریت روحانی و جان دهندهء کالیشنیکفی اسامة بن لادن. یک آشنا و دوست قدیمی که امروز بعنوان دیو بزرگ ترور قرن ۲۱ به ما فروخته شده است، تهدیدآمیزتر و شریرتر از همه تشکیلات تروریستی یا مبارزین آزادیخواه با همدیگر. شکر القاعده و بن لادن می‌تواند شارون، یک تروریست دولتی از یکطرف به کماندوهای خود دستور قتل بدهد و از طرف دیگر فلسطینی‌ها را به مسالمت دعوت کند و مطمئن باشد که غرب ترور او را "قتل مشخص" خطاب و قبول کند.



"اگر این یک دیکتاتوری می‌بود، تا وقتی که من دیکتاتور باشم همه چیز کمی راحتتر می‌بود." جرج دبلیو بوش اینرا ۱۸ دسامبر ۲۰۰۰ گفت و با اینکه همه آنروز سر این شوخی خندیدند، اما همه باید این جمله را بخاطر نگه دارند. رابرت آنتون ویلسون (robert anton wilson) در تفسیر این جمله گفت: "او با این جمله من را بعد از ۳۰ سال مخالفت با انجمن ملی تفنگداران (National Rifle Association) قانع کرد: من یک تفنگ می‌خواهم."

ادامه دارد ...




از آلمان:
از شروع تشکل دولت سوسیال دمکرات و سبزها در آلمان (1998) تعداد فقرا بیشتر و به سیزده و نیم در صد رسید. و ده درصد از خانواران آلمان که ثرمندترین قشر را تشکیل میدهند، توانستند درین مدت بیست و نه درصد بر ثروت خود افزایش دهند.

سه‌شنبه، اسفند ۱۱، ۱۳۸۳

دسیسهء جهانی القاعده-بن لادن قسمت اول

با سلام ...

دعوت به همياری در کارناوال 8 مارس

دسيسه مرکز تجارات جهانی قسمت بيست و چهار

دسیسهء جهانی القاعده-بن لادن قسمت اول

القاعده و شبکه تروریستی خطرناکش چه شدند و کجا هستند؟؟؟ فوری بعد از فاجعه ۱۱ سپتامبر و معرفی دسیسه "بن لادن" توسط دولت آمریکا و رسانه‌های وابسته به مردم جهان، شبکه تروریستی "القاعده" هم معرفی شد، تروریستانی که در تمام جهان در انتظار دستور حمله به "آزادی" مردم جهان و به خاک و خون کشیدن "بیگناهان" با مسلحات سبک و سنگین و الف ب شین هستند. به بهانه ترور و به خطر افتادن آزادی قهارترین تروریست‌های دنیا و مافیاهای قانونی (حکومت) را قویتر کردند و چنین آزادی واقعا بخطر افتاده است.

دکتر سعد الفقی، پزشک، مخالف حکام سعود و ساکن انگلیس، هروقت در تلویزون از شبکه القاعده می‌شنود، خنده‌اش می‌گیرد. او در افغانستان بعنوان پزشک کار می‌کرد و سناریو جهاد و وصعیت موجود در عربستان را بخوبی می‌شناسد. بن لادن اواسط دههء ۸۰ میلادی در پشاور (پاکستان) دفتر سربازگیری برای جوانان عرب که می‌خواستند در افغانستان بجنگند، باز کرد. اوایل سربازگیری بدون یادداشت اسامی اتفاق می‌افتاد. چونکه همش تعداد والدینی که نگران فرزندانشان بودند و سوالات درمورد فرزندانشان بیشتر می‌شد و بن لادن نمیتوانست جوابگو باشد، لیست‌های ورودی و خروجی با ذکر اسم و تاریخ در پشاور قرار داد تا بتواند جوابگوی خانواده جنگجویان باشد. دکتر الفقی در یک مصاحبه با Frontline (۱) گفت:
"من وقتی میشنوم که اف‌بی‌آی از القاعده بعنوان سازمان بن لادن سخن می‌گوید، باید بخندم. داستان خیلی ساده هست: وقتی بن لادن با افراد از عربستان و کویت دیدار می‌کرد، این را در خانه‌ای در پشاور انجام می‌داد. از آنجا بدون ضبط در سندی به میدان جنگ میرفتند و به آنجا برمی‌گشتند. فقط یک پذیرایی دوستانه و بعد میروی آنجا و در جنگ شرکت میکنی – یک تشکیلات ساده. بعد بن لادن تحت فشار خانواده‌های نگران، که بدنبال پسرانشان بودند، قرار گرفت و او نمیدانست کجا هستند، چونکه یادداشتی وجود نداشت. پس گفت افرادش در پشاور فهرستی از عربهای داوطلب، که تحت پوشش قرار می‌گرفتند، درست کنند. زمان رسیدنشان و مدت ماندنشان یادداشت می‌شد – یعصی دو یا سه هفته می‌ماندند و بعد می‌رفتند. این یادداشت‌ها، این ثبت‌نام‌ها، "القاعده" نامیده شد. این القاعده هست، اصلا اسرارآمیز و مانند شبکه تروریستی و سازمان مخفی نیست. تا جایی که من خبر دارم هرگز برای گروه خودش ازین اسم استفاده نکرد. اگر آدم اسمی بکار میبرد، "گروه بن لادن" گفته می‌شد – القاعده فهرست اسامی افرادی بود که به ان خانه در پشاور می‌آمدند. رویهمرفته بیست تا سی‌هزار نفر، که تعقیبشان ناممکن می‌باشد. خواه‌ناخواه اکثر اسامی این فهرست در دست دولت سعودی هست، چونکه آنها اکثرا شرکتهای هوایی سعودی که بلیطهای ارزان در اختیارشان قرار می‌داد، استفاده می‌کردند ..."

ادامه دارد ...

(۱)http://www.pbs.org/wgbh/pages/frontline/shows/binladen/interviews/al-fagih.html

مبنی بر مقالات ماتياس بروکرز




در باب یکی از خطرهای سیگارکشی، که اخظاریه اش روی پاکت نوشته نیست:
هوا سرد و زمستانی هست. سیگار رو قبلا پیچیده بودم و پشت گوشم بود. فوری دست را از جیب بیرون آوردم و سیگار بلب و روشنش کردم و فوریتر دست را دوباره بجیب گذاشتم. برای اینکه دست از جیب بیرون نیاورم سیگار بلب، لب و لوچه را لوطی وار کج و معوج کرده و دود را به بیرون داده. باد سردی میوزید که آبدهان را خشک میکرد. ناگهان هنگام ادا و اطوار درآوردن باد سریعتر شد و چشمتان روز بد نبییند اختر سر سیگار جدا شد و رفت در حلقوم ز باد سرد خشک شده بنده. چنان سوختم که نگو و نپرس. با عرض معذرت از دوستانی که مخالف پرخاشی هستند، میخواهم در سطر بعدی یکم بخودم فحش بدم که با این حلقوم سوخته حداقل دلی خنک کنم:
آخه مردتیکه معتاد یکی نیست به توی الاغ بگوید حداقل توان چند دقیقه صبر، مخصوصا اونم توی نفهم که همش از صبر و بردباری سخن میگی، نداری که توی این باد و برف سیگار میکشی. عچپ ... (بقیه پرخاشی سانسور شد، بدون شوخی خودم هم نمیدانستم که اینقدر بددهنم که ز خجالت سانوسرش کردم).