قانون اساسی قمحوری
با سلام ...
اول از همه این دوست عزیز میخواهد در مورد کودک آزاری کتابی بنویسد و به کمک نیاز دارد. برای ثمریت این عمل مثبت به او یاری کنید.
حقوق بشر
ماده 24
هر کس حق استراحت و فراغت و تفریح دارد و به خصوص به محدودیت معقول ساعات کار و مرخصی های ادواری ، با اخذ حقوق ذیحق می باشد.
یا اینکه اکثریت ما ناکس تشریف داریم و در غرب هم بعد از سقوط بلوک شرق مردم به ناکس تبدیل شدند (ماه به ماه به بهانهء دروغی بنام "اقتصاد" ساعات کار بیشتر و حق استراحت و مرخصی کمتر و تفریحات گرانتر و حقوقها کمتر میشوند) یا اینکه خیلی احمق تشریف دارشتیم و داریم که عده ای ناکس را برای پیاده کردن و به عملکرد گذاشتن این حقوق انتخاب کردیم!!!
بررسی مختصر قانون اساسی قمحوری اسلامی ایران
بعد از اصلاح
اصل ۹۱ به منظور پاسداري از احكام اسلام و قانون اساسي از نظر عدم مغايرت مصوبات، مجلس شوراي اسلامي با آنها، شورايي به نام شوراي نگهبان با تركيب زير تشكيل ميشود. ۱ - شش نفر از فقهاي عادل و آگاه به مقتضيات زمان و مسائل روز. انتخاب اين عده با مقام رهبري است. ۲ - شش نفر حقوقدان، در رشتههاي مختلف حقوقي، از ميان حقوقدانان مسلماني كه به وسيله رييس قوه قضاييه به مجلس شوراي اسلامي معرف ميشوند و با رأي مجلس انتخاب ميگردند.
قبل از اصلاح:
اصل نود و يكم : به منظور پاسداري از احكام اسلام و قانون اساسي از نظر عدم مغايرت مصوبات مجلس شوراي ملي با آنها، شورايي به نام شوراي نگهبان با تركيب زير تشكيل ميشود: ۱ - شش نفر از فقهاي عادل و آگاه به مقتضيات زمان و مسائل روز. انتخاب اين عده با رهبر يا شوراي رهبري است. ۲ - شش نفر حقوقدان، در رشتههاي مختلف حقوقي، از ميان حقوقدانان مسلماني كه به وسيله شوراي عالي قضايي به مجلس شوراي ملي معرفي ميشوند وبا رأي مجلس انتخاب ميگردند.
همانطور که مشاهده میشود و در سنجش های قبلی (اصول پنج، پنجاه و هفت و هشتاد پنج) شاهدش بودید، هرگونه خطری که حاکمیت قشر سرمایه سالار را بتزلل بیندازد، برداشته شد. همانطور که رای و خواست و قبول اکثریت مردم برداشته و ولایت فقیه مطلقه شد، میبینم که شورای رهبری هم حضف شد.
دلیلش هم دیکتات اقتدار هست. با حضف شورای رهبری، هر کسی که متابق میلشان باشد و خواستشان را عمل کند میتواند ولایت فقیه را بعده بگیرد. پیدا کردن یک شخص و فرمادنهی یک شخص دیکتات، چپاول، سرکوب، زورگویی و زرپرستی و مال اندوزی را آسانتر میکند.
حال با شرکت در انتخاباتی که به هرگونه باشد (رای به بهترین و عادلترین شخصیت ایران، البته اگر از شورای نگهبان بگزرد، رای سفید و .. و ... و ...) فقط و فقط نه گفتن به حق شخصی و آری گفتن به این قانونی که با اصلاحاتش در سال 1368 از هرگونه اصلاحات به میل و برای مردم جلوگیری میکند، خود حقمان را از خودمان صلب میکنیم و دو دستی به اربابان تحویل میدهیم. هرچند همین کار هم حقمان هست و تصمیمش هم با خودمان و هیچکس مجاز نیست شما را با زور از انتخابات بدور کند، همانطور که هیچکس حق ندارد با انداختن ترس و وحشت در دلتان و تهدید کردنتان شما را مجبور به شرکت درین نمایش فریب افکار جهانی بکند، اما به یک نکته توجه کنید، وقتی شرکت میکنید و این قوانین را قبول میکنید و به رسمیت میشناسید دگر زِر و ناله و شکایت و اعتراض و از مسئولیت شانه خالی کردن چرا؟؟؟
تکراری از یک سرود آلمانی:
"تقصیر تو نیست که جهان اینطور هست که هست. اما ما مقصر خواهیم بود اگر همینطور بماند."