ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۶، ۱۳۸۴

قربانی برج‌ها در یک شطرنج جغرافیای سیاسی قسمت سوم

با سلام ...

دسيسه مرکز تجارات جهانی قسمت بيست و پنج
قربانی برج‌ها در یک شطرنج جغرافیای سیاسی قسمت سوم
(...)
(...)
چرا امکان اینکه باند تروریستی هولناک نازی‌ها را با کمک روشهای مدنی و قانونی مجازات شود، بود اما یک فرزند میلیاردر را که شازده تروریست‌ها شده، نمیشود با این روش‌ها محکوم کرد؟ چرا از اول سعی نکردند او را به دادگاه بین‌المللی دن‌هاگ ببرند؟ چرا واشنگتن، لندن یا برلین اولین صدور حکم بین‌المللی بازداشت بن لادن در سال ۱۹۹۸ از اینترپل (۷) تقاضا نکردند بلکه قذافی این تقاضا را داد؟ چرا گذاشتند که دوستان جدیدشان در افغانستان که قبل از طالبان افغانستان را به خاک و خون کشیده بودند، انتقامشان را بگیرند؟ آیا اینکار بقول رابرت فیسک (Robert Fisk) که در Independent (۸) نشر شد، از اتحادیه دولت‌های غرب جنایتکارجنگی نکرد؟ چرا به اعتراض سازمان زنان افغانستان (RAWA) گوش داده نشد و حتی اعتراضشان در رسانه‌ها پخش نشد و هیچ نماینده‌ای در مذاکرات پترزبرگ نداشتند؟ چرا غول نفتی یونکال (Unocal) که سالیان با طالبان درمورد لوله‌کشی نفت مذاکرات عمیقی داشتند، خود را مجبور دید که توضیح (۹) دهند که هیچوقت از طالبان حمایت و به انها کمک نکردند؟

بنا به نظر و گفته خبرنگار روزنامه محافظه‌کار بریتانیایی "Mirror"، جون پیلگر (John Pilger) اینها نشان "فاشیسم جغرافیای سیاسی" (geopolitical fashism) آمریکا هست:

"ریچارد فالک "Richard Falk"، پرفسور سیاست بین‌المللی در پرینستون اینرا توضیح داد. او گفت سیاست خارجه غرب "در رسانه‌ها یکطرفه منصفانه و اخلاقی نمایش داده می‌شود، با تصویرهای مثبتی از ارزش‌های غربی و تصویرهای بیگناه تهدید شده‌ای که خشونت نامحدود سیاست را توجیه می‌کند."

ترقی رامسفلد (Rumsfeld) و نماینده‌اش پاول ولفوویتز (Paul Wolfowitz) و همچنین شرکایش ریچارد پرل (Richard Perle) و الیوت ابرامز (Elliot Abrams) این معنی را می‌دهد که اکنون بخش بزرگی از دنیا (۱۰) از نوعی فاشیسم جغرافیای سیاسی، که از سال ۱۹۴۵ بوجود آمد و از ۱۱ سپتامبر رشدش سرعت یافت، تحت تهدید قرار گرفته است.

گروه حاکمیت در واشنگتن شامل فوندامنتالیست‌های (۱۱) معتبر آمریکایی هست. آنها وارثین جون فوستر دالس (John Foster Dulles) و الن دالس (Alan Dulles) هستند، آن باپتیست‌های (۱۲) متعصب که در دهه ۵۰ میلادی مدیریت دفتر دولت (State Department) و سازمان سیا را بعهده داشتند، و دولت‌های اصلاح‌گرا را در یک کشور بعد از دیگری نابود (ایران (مصدق)، عراق، گواتمالا) و قرارداهای بین‌المللی را لغو کردند – مانند پیمان هندوچین که سال ۱۹۵۴ در ژنو بسته شده بود و خرابکاری عمدی این قرارداد توسط جون فوستر دالس به جنگ ویتنام و کشته‌شدن بیش از ۵ میلیون انسان منجر شد.

در واشنگتنِ بوش، یورش به برج‌های دوقولو مانند دگمه‌ای بود که فشار دادنش توافق قابل توجه‌ای ایجاد کرد. وزیر اسبق امورخارجه پاکستان نیاز نایک افشا کرد که اواسط ژوئیه (۲۰۰۱) نمایندگان عالی آمریکا به او گفتند که از نیمه ماه اکتبر عملیات ارتشی در افغانستان شروع خواهد شد. وزیر امورخارجه آمریکا، Powell، آنموقع در آسیای میانه بود و بدنبال حامیان برای یک ائتلاف جنگی ضد افغانستان میگشت." جون پیلگر – حقایقی که آنها هرگز به ما نمیگویند (۱۳)

وقتی در بازی شطرنج، مهره‌ای را از لحاظ استراتژی از دست داده می‌شود، قربانی نامیده می‌شود. برای یک شخص ناوارد اینگونه استراتژیک قربانی سخت قابل شناخت هست، بخصوص وقتی مهره‌های مهمی مانند برج‌ها قربانی شوند. اما یک حرفه‌ای میتواند خوب تصور کند که دو برج در جبهه داخلی قربانی کند تا بتواند تا قلب نیمهء حریف پیش برود و بماند و بهره استراتژیک ضدضربه‌ای –"تسلط جهانی"- داشته باشد که بیش از ارزش "ماده" قربانی شده را بدست آورد.

تمامی نکات نشان می‌دهند که استادان شطرنج جغرافیای سیاسی در واشنگتن یورش طالبانی به برج‌ها را پیشگویی (یا میدانستند یا بکمک عناصر خودی در القاعده به اجرا درآوردند) کرده بودند. بخاطر همین هم جلوی سربازان پرپشتکار مانند جون اونیل (John O'Neill)، مامور اف‌بی‌آی برای شکار بن لادن، را گرفتند تا مزاحم تدارکات حریف نشوند (۱۴). روشنفکران اندیشمندی مانند برژینسکی و هانتیگتون(که بعنوان مشاور سازمان سیا برای سرکوب شورش بعد از سقوط دیکتاتوران، نامی بدست آورد)، اگر در ضمیمه‌های مخفی پژوهش‌های خود سناریوی استراتژی قربانی را نادیده گرفته باشند، اصول کارشان را زیر پا گذاشتند و شغل اشتباهی انتخاب کردند. و اگر ما هم مفهوم اصلاحات مخصوص صنف سیاست بشری مانند "پلورالیسم حغرافیای سیاسی" (geopolitical pluralism)، "مداخله انسانی" (humane intervention) و "خسارت تضمین شده" (collateral damages) چیزی بغیر از پیروزی و حکمفرمایی و تسلط به هر قیمت در "بازی بزرگ" (Great Game) ببینیم، نابینا هستیم.

(۷) پلیس بین‌المللی interpol مخفف برای international police

(۸) http://www.independent.co.uk/story.jsp?story=107292

(۹) http://www.globalresearch.ca/articles/UNO111A.html

(۱۰) وقتی یک غربی (اروپایی و آمریکایی) از دنیا حرف میزند خیلی کم منظورش تمام کره زمین هست اما اکثرا منظورش فقط غرب هست. بخاطر همین هم وقتی جنگ "دنیا" را تهدید کند اکثریت مخالف جنگ و صلح‌طلب هستند.

(۱۱) بنیادگرایانی که پایبند عقاید مسیحیت و اصول پروتنتانیسم هستند.

(۱۲) baptist شاخه‌ای از پروتستان‌ها که اکثرا متعصب هستند و جرج بوش هم عضو یکی از فرقه‌های باپتیست هست.

(۱۳) John Pilger: The Truths they never tell us

(۱۴)به یادبود جون اُ نیل (John O'Neill) – که در شکار بن لادن متوفقش کردند و در برج‌های دوقولو مرد!

مبنی بر مقالات ماتياس بروکرز

هیچ نظری موجود نیست: