ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

چهارشنبه، تیر ۱۷، ۱۳۸۸

۱۸ تیر 9 juli برلین



دعوت به تظاهرات
نه به جمهوری اسلامی ، آری به آزادی!
از اعتراضات عمومی در ایران پشتیبانی کنید!
۱۰ سال پس از سرکوب خونین جنبش دانشجویی!

به مناسبت دهمین سالگرد سرکوب خونین جنبش دانشجویی در تیرماه ۱۳۷۸ که بخاطر تحکیم قانون مطبوعات و ممنوع کردن روزنامه اصلاح‌طلب "سلام" فعال شد، برنامه همبستگی در breitscheidtplatz انجام می‌دهیم.

۳۰ سال هست که جنبش‌های معترض در ایران با روش و بی‌رحمانه سرکوب شده‌اند. بعد از انتخابات دستکاری شده و برنده شدن محمود احمدی‌نژاد که اعتراضات عظیم مردم را براه انداخت، هزاران نفر زحمی، دستگیر و حتی مقتول شدند.

با توجه به اتفاقات اخیر و عواقب اصولی یک رژیم استبدادی و وابسته به روحانیون و دستگاه خشن نظامی و امنیتی آن، ما خواستدار آزادی فوری همه زندانیان سیاسی و دستگیرشدگان تظاهرات‌ها، پایان اقدامات سرکوبگرانه علیه تظاهرات کنندگان و خبرنگزان و همچنین به رسمیت نشناختن دولت احمدی‌نژاد هستیم.

ما بر این عقیده هستیم که یک ایران دموکراتیک بدون
- جدایی دین و دولت
- مساوات جنسی
- برانداختن حجاب اجباری
- آزادی مطلق عقید، مطبوعات و تجمع
- آزادی اندیشه، وجدان و دین
- لغو حکم اعدام، شکنجه و سنگسار
غیر ممکن هست.

سازمان‌های زیر سخنرانی خواهند کرد:
- مجمع بین المللی برای حقوق بشر
- attac
- شبکه دانشجویان ایرانی در خارج

زمان و مکان: پنجشنبه ۹ ژولای (یولی) ۲۰۰۹
ساعت ۱۸
breitscheidplatz


برگزار کنندگان: ایرانیان سکولار برای آزادی و دمکراسی

Aufruf zur Kundgebung!
Nein zur Islamischen Republik, Ja zur Freiheit!
Unterstützt die Massenproteste im Iran!
10 Jahre nach blutiger Niederschlagung der Studentenbewegung!


Anlässlich des zehnten Jahrestages der blutigen Niederschlagung der Studentenbewegung im Juli 1999, die durch eine Verschärfung der Pressegesetze und das Verbot der reformorientierten Zeitung "Salam" ausgelöst wurde, veranstalten wir eine Solidaritätskundgebung am Breitscheidtplatz.

Seit 30 Jahren werden die Protestbewegungen im Iran systematisch und brutal niedergeschlagen. Nach den manipulierten Wahlen und dem Sieg Mahmud Ahmadinedschads, die massive Protest- der Bevölkerung ausgelöst hat, wurden Tausende verletzt, inhaftiert oder gar getötet.

Hinsichtlich der jüngsten Ereignisse sowie den grundsätzlichen Folgen eines reaktionär-klerikalen Regimes und dessen brutalen Militär- und Sicherheitsapparats verlangen wir die unverzügliche Freilassung aller politischen Gefangenen und verhafteten Demonstrantinnen, das Ende des repressiven Vorgehens gegen die Demonstrantinnen und Journalistinnen sowie die Nicht-Anerkennung der Regierung von Ahmadinedschad.


Wir sind der Meinung, dass ein demokratischer Iran ohne

• die Trennung von Staat und Religion
• Geschlechteregalität
• die Abschaffung der Zwangsverschleierung
• die uneingeschränkte Meinungs-, Presse- und Versammlungsfreiheit
• Gedanken-, Gewissens- und Religionsfreiheit
• die Abschaffung der Todesstrafe, Folter und Steinigung

nicht möglich ist.


Beiträge folgender Organisationen werden erwartet:

• Internationale Liga für Menschenrechte
• Attac
• Netzwerk Iranischer Studentinnen im Ausland

Zeit und Ort: Do., 9. Juli 2009, um 18.00, Breitscheidplatz


Veranstalter: Säkulare Iranerinnen für Freiheit und Demokratie (SIFD)

۲ نظر:

ناشناس گفت...

بنظر من،خون لباس شخصی ها ومزدوران لبنانی وحماسی و...مباح است و ضدیتی با اصل مبارزه ی مسالمت آمیزکنونی جنبش سبز ما ندارد بلکه درراستای آن وتقویت کننده ی آنست(دراین راه نباید وقعی به موعظه های تسلیم طلبانه وکاتولیکیستی ی مسح وارانه داد- انها که میگویند باید به این افراد خونریز ودیوانه "گل" داد).متاسفانه رهبران تاکتیکی جنبش نه تنها دراین مورد سکوت کرده که طرحی برای نیروهای نظامی ورزمی که به ماهیت رژیم پی برده وخواهان پیوستن به مردم ودفاع عملی از مردم درمقابل سرکوبگران رژیم هستند،ارایه ننموده اند....اماهنوز وهمچنان تردیدهای ما در مورد هویت "گروه آذرخش"برطرف نشده است . اسناد ومدارکی که آنرا اثبات کند ارایه نشده اسست.دراین راه تلاش جدی وفوری از هر دوسو ضروریست


17 تیر 1388

هوالعزیز

ملت غیور و آزاده ایران : فرزندان خلف شما در قالب تیم شهید حسن باقری در عملیات متهورانه محل خوابگاه و استراحت مزدوران لبنانی در مجموعه دانشگاه امام حسین را با موشک آرپی جی هدف قرار دادند که مطابق آخرین خبر شش تن از مزدوران هلاک و سه نفر بشدت مجروح شده اند ؛ این هدیه نثار شهدای راه آزادی و بر رزمندگان این تیم بنقل از آژانس خبری کوروش

ناشناس گفت...

نکاتی مهم درباره استراتژی وتاکتیک های اشتباه ما////
/جنبش سبزدمکراسی خواه ما جنبشی فاقد رهبری منسجم وخودجوش وتوده وار ست / فقدان رهبری سراسری وپلورالیک در جنبش خود انگیخته کنونی ما با خصلت اعتراضی ودرخواستی از حاکمیت از حالت اعتلایی وبرآمدی ،سرانجامی جز( سرکوب وافول ) ندارد ( مگرآنکه ) در طول خیزش اعتلایی خود موفق به ارایه وپیدایی رهبری آلترناتیوی گردد / تنها خوش باوران وساده اندیشان احساسی . وتجربه نیاندوختگان ودرس نیاموختگان از تاریخ مبارزات سیاسی بر این باورند که هم اینک ( موسوی وجریان اصلاح طلب او) رهبری سراسری این جنبش را دراختیار دارند .// در رد این باور مختصر انکه این جریان بعنوان بخشی ازجنبش ( نه همه ی ان ) با توجه به موضعگیری حاکمیت مبنی بر تایید انتخابات این جریان را بر سردوراهی / مبارزه قانونی وضد قانونی قرار داده است .و این همان /بحران هویت /آنهاست . یا مبارزه ضد رژیم وهمراه شدن باجنبش آزادی ودمکراسی مردم ایران ویا تسلیم در مقابل رژیم و حذف از جنبش.//

حقیقیت آنست که سرعت سیر حوادث سیاسی در ایران آنچنان شتابان است که کلیه ی نیروهای داخلی ( حاکم ومحکوم ) وبین المللی ( بویژه آمریکا واروپا) در قبال آن فاقد یک سیاست استراتژیک روشن وتعریف شده هستند // علت اصلی این وضعیت عمدتا بدلیل فقدان رهبری واحد سراسری در راس هرم جنبش کنونی است. / فقدان رهبری استراتژیک اکنون ناگزیرازاتخاذ تاکتیک های اکسیونی .انتظاری ودفع تهاجم صرف است. که نگاه به آسمان اتفاقات واشتباهات ازسوی رژیم و.....موجب میشود.//
بدون حرکت وتلاش برای ایجاد مرکز راهبری فراگیر مبارزاتی سیاسی بویژه ( در خارج از کشور) چیزی جز هرزنیروهای آزادیخواه وسرکوبی آنها وزمین گیر شدن جنبش درچشم انداز قرار ندارد .
کلیه ی حکومت های ضد دمکراتیک خواهان مواجهه باجنبش های شناور و بی سر و بدون رهبری منسجم هستند زیرا قادر به کنترل وسرکوبی آنهاهستند( به سرمایه گذاری های هنگفت رژیم جهت ناکام کردن وعدم به سرانجام رسیدن تلاش ها برای تشکیل رهبری واحد جنبش دقت کنیم ) ....
به همین خاطر ست که جنبش در داخل دچار بیماری مزمن اکسیون زدگی وروزمره گی درتاکتیک های دفع تهاجمی صرف گرفتارست (جنبش بی رهبر ... رهبران بی جنبش ).. فهم وهمتی باید.............
بر پایه ی این واقعیت است که رهبران دول لیبرال دمکرات جهان به مانند ما عملا درمقابل جنبش بی سر وبی رهبری قرارگرفته اند که فاقد نماینده ی متشکل سیاسی میباشد و از این جهت است که قادر به آزاد نمودن تمامی انرژی حمایتی به سودجنبش وپیروزی آن نیستند ./ آنان نیز ناگزیر به سیاست های تاکتیکی ( نه سیخ بسوزد ونه کباب )در می غلطند.
پس چه باید کرد؟؟؟؟؟ پیشنهاد میشود ./تشکلی سازمانی از نمایندگا ن گرایش های سیاسی مختلف ( از چپ رادیکال الی راست افراطی ) نطفه زده شود ./ هدف آن ابتدائا ، نه رهبری جنبش که سخنگویی و مدافعه رسمی وبازتاب دهنده ی خواستهای دمکراتیک ملت ایران باشد تاجلب وجذب حمایت وهدایت های سازمان پذیر وسازمان یافته ی بین المللی و ..را میسر ومتمرکزنماید. / این تشکل درپروسه مبارزاتی عملی خود در دفاع ازجنبش آزادیخواهی مردم ایران میتوانددر صورت محک شایستگی و تایید مردم به //شورای رهبری جنبش // ارتقاء یابد.

در تحلیل واقع گرایانه وجود این تشکل (حتی ) با هر کاستی وضعف به سود جنبش میباشد و فقدان آن آرزو و خواست رژیم است که آثارنبودش دلسرد کننده ،زیانبار وخطرناک و بسود دوام رژیم کودتایی وسیه روزی فزونترمردم ایران خواهد بود .))..بیاد داشته باشیم که (( ....فرصت های طلایی تاریخی برای تغییر واعتلای سیاسی همیشه دردسترس سیاسیون قرار نمی گیرد ......))