ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

پنجشنبه، آذر ۲۶، ۱۳۸۳

رابطهء بوش و بن لادن (Bush-Bin Ladin-Connection)- قسمت دوم

با سلام ...

دسيسه مرکز تجارات جهانی قسمت بيست و دو

رابطهء بوش و بن لادن (Bush-Bin Ladin-Connection)- قسمت دوم

(...)
هنگامی که امريکا هزاران نفر را بدون دادگاه و ناظری دستگیر، و شکنجه‌شان را مجاز کرد (5)، دولت امریکا به بهانه طالبانان، قوانینی که نمونه "کشورهای حقوقی" بود، طالبانی کرد و حتی در امريکا پیاده و اجرا می‌کند. و به بهانهء دگر "کشورهای شرير" به این روش خود ادامه و بدون حیا شرارت خود را قانونی و حقوقی می‌کند. با همه اینحال و پایمال و نقض و کم کردن حقوق خیلی از شهروندان خود و کشورهای ديگر، چند روز بعد از فاجعه ۱۱ سپتامبر یازده نفر از خانواده بن لادن بدون مشکلی، بازپرسی از آمریکا به عربستان سعودی پرواز می‌کنند (۶). حتی برادر اسامة، عبدلله بن لادن که در حومه واشنگتن زندگی و از آنجا "مجمع جهانی جوانان مسلمان" (۷) اداره می‌کرد.

با اینکه دولتهای هندوستان و فیلیپین این مجمعه را بعنوان سرمایه‌گذار و حمایت کننده ترور اسلامی شناسایی کردند، اين کانون در آمريکا يک انجمن خیرات بحساب می‌آمد. اینکه او را بدون بازپرسی گذاشتند بروند، خیلی حیران آور تر شد وقتی يک پرونده سری اف‌بی‌آی به دست نیسنده و متخصص امنیت جو ترنتو (۸) رسید و معلوم شد که چهار نفر از هواپیماربایان در همان خیابانی سکونت می‌کردند که دفتر مجمع هست، در نزدکی خانه عبدلله که در آن یک برادر ديگر اسامة، عمر زندگی می‌کرد. و اف‌بی‌آی این کانون را از سال ۱۹۹۶ در لیست مشکوک به ترور گذاشت، اما بعد از بازرسی عمیق‌تر جلوگیری شد.

جو ترنتو:
"اف‌بی‌آی می‌خواست در مورد این اشخاص تحقیق کند. اینطور نیست که علاقه نداشتند، می‌خواستند تجسس کنند، اما به آنان اجازه داده نشد. آنها (اشخاص مجمع، آرمین) با افراد اسامة بن لادن ارتباط داشتند، آنها با تشکیلات و سازمانهای فرهنگی و دارایی مسلمانان که از تروریستها حمایت می‌کردند، تماس داشتند. آنها در الگوی گروهایی که خواندان سعود و ۲۰۰۰۰ شاهزاده سعودی تشکیل دادند و به اتصال به آنان از فعالیت‌های تروریستی حمایت می‌کردند، جا می‌گرفتند. حال، آیا من می‌دانم که "مجمع جهانی جوانان مسلمان" کاری غیر قانونی انجام داد؟ نه، نمی‌دانم. اما آنچه که ميدانم این هست که اف‌بی‌آی از سال ۱۹۹۶‌ درمورد این سازمان خیلی نگران بود."


بنا به گفته مایکل اسپرینگمن (Michael Springman) حق هم داشتند. او در دههء ۸۰ میلادی مامور ويزا دادن آمریکا در عربستان سعدوی بود و مکرر از دفتر دولت (State Department) زیر نظر بوش پدر دستور برای دادن ویزا به اشخاصی که در اصل حق ویزا گرفتن نداشتند، می‌گرفت. به اعتراضاتش هم هیچ توجه‌ای نمی‌شد.

"به چیزی که من اعتراض کردم، در حقیقت کوششی بود تا سربازان تازه‌ای که اسامة بن لادن جمع‌آوری کرده و سازمان سیا تعلیم داده بود، وارد آمریکا کنند. سپس به افغانستان برای مبارزه با شوروی فرستاده شدند. ضربه تروریستی ۱۹۹۳ در مرکز تجارت جهانی (World Trade Center) اعتماد دفتر دولت (State Department) به سعودی‌ها را جریحه‌دار نکرد، همچنین حمله به پادگان آمریکایی در برج خُبر در عربستان سعودی که ۳ سال اتفاق افتاد و ۱۹ سرباز آمریکایی مردند. بازرسان اف‌بی‌آی متوجه شدند که از رسدیگشان جلوگیری می‌شود. و بخاطر اینکه به ماموران اف‌بی‌آی اجازه رسیدگی به ارتباطات سعودی‌ها داده نمی‌شود، عصبانیت و ناامیدی انان حتما شگفت‌انگیز نیست."

اینکه برادر اسامة با انجمن خیراتش برای بهبودی وضعیت جوانان مسلمان کوشش می‌کرده، قبول، اما چرا نگذاشتند وضعیت انجمن توسط پلیس بررسی شود؟

ادامه دارد...

((۵ http://www.heise.de/tp/deutsch/inhalt/co/11115/1.html

(۶) http://www.guardian.co.uk/Archive/Article/0,4273,4293682,00.html

(۷) "World Assembly of Muslim Youth" (WAMY)

(۸) Joe Trento, ("SECRET HISTORY OF THE CIA")




ماده 4
احدی را نمی توان در بردگی نگه داشت و داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع است.

ماده 5
احدی را نمی توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا بر خلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن باشد

در ماده 4 حرف از احدی و به هرشکلی هست که متاسفانه زیر پاگذاشته میشوند. در خیلی از نقاط دنیا زنان و کودکان بعنوان برده و مال خرید و فروش میشوند، هم بنوع قانونی و هم بطرز غیر قانونی و در دنیای سرمایه داری هم که بردگی به شکل برده حقوقبگیر وجود دارد.
و در ایران که همه مردم بنده و بردهء نماینده "خدا" هستند و مزدورانشان هم صاحب جان و مال مردم.
در مورد ماده پنج، خب قمحوری شکنجه را خواست خدایی و حق مردم معرفی میکند.
این ماده کم و بیش در اکثر کشورهای دمکراسی رعایت میشد که به بهانه ترور و تروریست اکنون زیرپا گذاشته میشود و سعی درین هست قانونی تصویب شود که اجازه دهد احدی را شکنجه کنند. حتما هم خودشان قضاوت میکنند کدام احدی را مجاز هست شکنجه کنند.



زینت: (...) كه با جورشدن سيستم همه چيزخوب ميشود موافق اما سيستم چی وقت و چگونه خوب ميشود هم سوالی است كه بايد جواب آن را يافت

منظور من این بود تا ما جور نشویم (یعنی بر نفرت، حرص ، ترس و ... خود غلبه نکنیم یا حداقل نگذاریم با سوءاستفاده از قرایضمان قدرتمند شوند) هیچ سیستمی با بهترین و عادلترین فرضیه هم نمیتواند درست کار کند و عدالت برقرار کند. برای جور شدن ما به اگاهی و بردباری نیاز هست که در اصل این کار بایستی بعهده رسانه های گروهی باشد اما چونکه رسانه ها وابسته به قدرت هستند بجای اگاه کردن به غرایض منفی مردم اتش هم میزنند و بیشترشان میکنند، بخاطر همین بایستی قدم اول یا بعدی تقسیم قدرت و جلوگیری ازینکه سازمانی گروهی شخصی اداره ای ... مانند امروزه قوی و قدرتمند شوند، باشد.

هیچ نظری موجود نیست: