زرنگند یا به بیخیالی و حماقت مردم مطمئن
حق ماندنى و باطل رفتنى است
ما خواستار آزادی اميد معماريان و روزبه مير ابراهيمي و دگر صاحبان قلم هستیم. ما خواهان پاک شدن اعترافاتی که زیر زور و شکنجه از بقیه دوستان گرفته شده هستیم. آزادی بیان حق هر بشری هست و زیر پا گذاشتن این حق را جرم میشناسیم، بنابرین خواستار دستگیری و محاکمهء مهره هایی که این حق را زیر پا میگذارند (مجرمین) هستیم، اللخصوص سعيد مرتضوي.
با سلام ...
ماده13
1- هر کس حق دارد که در داخل هر کشوری آزادانه عبور و مرور کند و محل اقامت خود را انتخاب نماید.
2- هر کی حق دارد هر کشوری و از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خود باز گردد.
آره جان عمه تان. بخاطر همین هم اینهمه مرز و سیم خاردار و پلیس و ارتش و گفت و زهرمار تا ازین ماده دفاع بشود.
به امید بیداریمان و فشار فراوان آوردن بر روی حکام و دولتها و برقراری واقعی حقوق برای همه و واقعا هرکس!!!
زرنگند یا به بیخیالی و حماقت مردم مطمئن!؟
بعد از اینکه برای حقوق بازنشستگی هم باید مالیات داد و کوچک و بزرگ درصد بیمهشان بالا رفت و اما هنوز سیاستمداران بیمه بدون پرداخت هستند، صداها بلند شد که انها هم باید برای مخارج درصدی از حقوقشان را مثل همه پرداخت کنند. بعد از کشمکش و قیافه و ناز آمدن، قبول کردند و نقشهای ارائه!!!! از حقوق سیاستمداران هم قرار است برای بازنشستگی و بیمه و ... درصدی برداشته شود، اما قبل از اینکه قانون به رسمیت برسد، قرار هست که حقوقشان ۱۰۰ درصد افزایش یابد! همینجا چهرهء کریه و واقعی سیاست و مفهوم اصلی این کلمه را میشود دید و فهمید.
گذری به تاریخ آلمان:
از همان شروع (۱) قلمرو (رایش) اول (regnum teutonicum – königreich der deutschen) بنام قلمروی شاهی آلمانها که از پنچ اقوام ژرمن (فرانکها، ساکسها، تورینگها، شوابها و باواریها) و تبیدلش به امپراطوری مقدس روم-آلمان (heiliges römisch-deutsches reich) بعد از اینکه تاجگذاری یک از شاهها و ملوک آلمان به امپراطور توسط پاپ اعظم وقت و سپس زیر سلطه درآوردن بقیه دوک و شاهزاده و امیر نشینان ژرمن و غیرژرمن منطقه، امپراطوری آلمان تا برقراری جمهوری در سال ۱۹۱۸ ملوکالطوایفی بود و ماند. گهی با امپراطور و دولت مرکزی قوی و گهی با تقسیم قدرت مابین شاهزادهها و دوکها و امیران.
حال یک مثال: شاهزادگان هسن (hessen) تجار مخوفی بودند. کالایشان بندگان سالم و قویشان بودند. که تعلیم و تربیت سربازی میشدند و بعنوان جنگجو و مزدور به خارج کرایه داده میشدند. یک نکته از کنت (به آلمانی گراف graf) فردریک دوم در قرن هیجده میلادی: قرارداد بسته بودند که شاهزاده بغیر از کرایه برای هر سرباز کشته شده انعام اضافی بگیرد. یعنی هرچه بیشتر کشته، ثروت بیشتر. فردریک نزد یکی از ژنرالهایش اظهار تاسف کرد: »مردان شما به سختی کشته میشوند و میمیرند. فراموش نکن خزانهام خالیست.«
(۱) ۲۱ ژانويه ۹۱۱ دوک (به المانی: هرتسوگ herzog) فرانکها کنراد اول بعنوان شاه آلمان انتخاب شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر