ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

چهارشنبه، مهر ۱۲، ۱۳۸۵

مار، سر و ته شششششششششششش...

شاید بعضی از دوستان بیاد دارند و هنوز همراه‌اند، که درباره سر مار و دمش صحبت می‌کردم و اینرا باور ندارم که دو طرف مانند: مسلمان و یهود، آلمانی و فرانسوی، آمریکا و ایران، و ... مقابل هم قرار دارند و این حق و ان باطل هست. بنظر ماری هست که سرش در غرب و دمش در بقیه جهان بر مسند قدرت هست که اگر دمش را بزنیم (که بارها زدیم) سرش دوباه چاره‌ای پیدا می‌کند (که بارها کرد).
حال در ادامه تاریخ بنگریم و خون و عرق که برای استقلال و آزادی مردم رییخته شد، فقط یک مدت (کوتاهی) در بعضی نقاط، ظاهری از آزادی و استقلال بود و هست. کم کم همه جا ارتش کشورهایی که قرین‌ها پیش بنام حق و مدنیت در دنیا پخش بودند تا سرمایه‌ جهانی را بسازند، دوباره به نام حق و مدنیت و برای حفظ و گسترش سرمایه جهانی در راه هستند و البته فرقهایی با دفعه پیش دارد:
قبلا جهل مردم خودشان بود، ایندفعه دول‌های مزدور یاورشان هستند. دول‌هایی مانند قم‌حوری، حال خواسته و دانسته یا نخواسته و ندانسته، که نه فقط بهانه به دول‌های غربی میدهند تا از ترس مردم خودشان استفاده کنند، بلکه کاری کردند که مردم بومی هم خواستدار اشغال شوند و دیگر مقاومت نکنند. اون اقلیت ناچیزی هم که مقاومت میکند، نه فقط ایندفعه هرگز توان اخراج ارتش اجنبی ندارد و نخواهد داشت، بلکه فقط و فقط بهانه‌ای خواهد بود برای ماندگار شدن ارتش سرمایه‌جهانی، برای تصرف و تحکم سرمایه‌سالاری بنام مدنیت در تسکین طمع.
قبلا مزدوران ملت تسخیر شده، زیر پرچم ارباب در سرکوب مردم برای ثبات سرمایه ساختگی همراه بودند. ایدفعه مجازند زیر پرچم خود و البته به فرماندهی پرچم‌های غربی، نیمه شریک باشند (مثال: افغانستان و عراق)
دفعات پیشین دشمن هم بودند و سر تسخیر و استعمار دعوی داشتند، ایدفعه دست به دست هم دادند و در کنارهم و با همدیگر و با کمک فعالان مزدور، که ایندفعه توانستند ملل خود به اشغال توسط ارتش سرمایه‌جهانی راضی کنند، با رضایت اکثریت مردم دستبکار شوند. البته گهگداری سر ریاست دعوی دارند (مثال: کنگو، لبنان).
دیگر آلمان در مقابل فرانسه، فرانسه در مقابل انگلیس، انگلیس در مقابل آلمان و ... به جان جهانیان نیفتاده‌اند. بلکه به همراه و هم و متحدانه لشکرکشی کرده و می‌کنند. و دیگر ملل نه توان نه خواست مقابله دارند و حتی شکرگویان و دست زنان به استقبال رفته و می‌روند یا در انتضارند. منتضرند که سر مار، آنان را از دست دمش خلاص کند ...

هیچ نظری موجود نیست: