جعل معمول، سیاست رایج!
دو مثال از آلمان سال ۲۰۰۶
روزنامهها خبر دادند که احود المرت١ اعتراف کرد که اسرائیل بمب اتم دارد و گفت: »اگر آمریکا، انگلیس، فرانسه یا اسرائیل بمب اتم دارند، تصمیم به نابودی دیگران ندارند و مسئله فرق میکند.« تمام روزنامهها و رسانههای معروف و معرف این خبر را پخش کردند. حتی اون کانالی که کل مصاحبه را پخش کرده بود، در اخبارش فقط "خبر" بالا را پخش کرد. فردایش از دوست و آشنا همه گفتند: » ... شنیدید که اسرائیل اعتراف کرد بمب اتم دارد ...«
حال به هرکی میگویم که همچین نبود و اعتراف نکرد، کی باور می کند؟؟ حتی اگر تابحال از من دروغ نشنیده و میدانند که "آنها" بارها دروغ گفتند.
من جزو معدود کسانی بودم که مصاحبه را از اول تا اخر دیدند. خبرنگار یا بهتر بگویم گوینده هی وسط حرفهای مخطلف به نوعی لوث میپراند که: پس چرا و آیا اسرائیل بمب اتم دارد و میخواهد داشته باشد و از این "سؤالات". المرت هردفعه (پنج ششبار) رد و نفی کرد و حتی قبل از گفتن جملات بالا تاکیید کرد که مثال دارد میزند و به این معنی نیست که اسرائیل بمب اتم دارد و یا میخواهد داشته باشد.
١. نخست وزیر "فاسد" اسرائیل ... فاسد اینجا فقط یک اصطلاح نوعی قمحوری نیست، بلکه بخاطر جرم فساد اقتصادی هست که دادستانی اسرائیل بر ضد او در حال تحقیق هست. و فساد اخلاقی رئیسجمهور اسرائیل فراموش نشود که بخاطرش مجبور شد مرخصی برود و احتمالا دادگاهی خواهد شد.
در سال پیش دولت آلمان قانون جدیدی نوشت که اگر هواپیمایی ربوده شد بخاطر نجات جان مردم روی زمین قبل از استفاده تروریستی از آن توسط موشک هدف قرار گیرد و نابود شود.
قانون در دادگاه عالی رد شد. دلیل دادگاه: چونکه جان مردم در روی زمین بیشتر از جان مردم در هواپیما ارزش ندارد.
البته سیاستمداران قهار آلمان ساکت ننشستهاند و میخواهند با دلیل جدید قانونگذاری کنند: بخاطر نجات مال عموم هواپیمای ربوده شده را نابود کنند.
به این میگویند سیاست، کلی کیف کردم برین هوش و توانایی، اول اینکه حتما و صددرصد ارزش تخریبی که در روی زمین اتفاق میافتد حتما بیشتر خواهد بود تا یک هواپیما، و خب در دنیای امروز که معلوم هست مال بیش از جان ارزش دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر