بدون ترمز
من مخالف ماشین و ماشینسواری هستم، اما خب چونکه اکثریت نسبی موافقند، نمیخواهم که ماشین و ماشینسواری ممنوع شود. اما بنظر من (که فکر کنم نظر اکثریتی هم باشد و حتی در اکثر کشورها قانون هم باشد) باید رانندگی با ماشین بدون ترمز ممنوع باشد و اگر کسی با ماشین بدون ترمز رانندگی کند، باید گواهینامه او را گرفت و دیگر بهش مجوز رانندگی هم نداد!
بقول جاقالان بامو گپ بزنه، گوز بوکود!
سرکوب در ایران تازگی ندارد و تا وقتی متفرق باشد، راحت هم هست. امروز نوبت معلمان هست و فردا ...
چند پیوند به اخبار و صفحه:
كانون صنفي معلمان ايران
حدود سیصد نفر از معلمان در حال حاضر در بازداشتگاه های قرارگاه های نیروی انتظامی و زندان اوین و دادسرای انقلاب به سر می برند.
در انتظار اخبار و نتیجه نشست امروز
کانون صنفی معلمان
صدای اعتراض معلم
(...)علیرغم برخورد نیروی انتظامی، معلمان با روحیه ای مصمم ایستادگی کردند. از بهارستان به خیابان مفتح رفتند تا تجمعشان را در آنجا برگزار کنند و پس از سرکوب و دستگیر شدن تعدادی از آنها، خود را به مقابل وزارت آموزش و پرورش رساندند و آنجا دست به تجمع زدند و علیرغم اخطار نیروهای انتظامی متفرق نشدن(...)
گذارش تصویری: یک، دو
چند خبر در جریان سرکوب مردم در بلوچستان:
جهت نجات جان نوجوانی ۱۷ ساله بکوشيم!
(...)بيرحمانه ترين شيوه های سرکوب وکشتاررا دربلوچستان وبرعليه مردم ستمديده بلوچ بکارگرفته اند که حاصل آن صدها اعدامی درملاُ عام وقتلهای ضد انسانی دردرگيريها ميباشد. (...)
صدها جوان در بلوچستان دستگیر و تحت شکنجه قرار دارند
عبدالقادر بلوچ: پسر خالهای داشتم به نام نعمتالله. پانزده سالش بود. نحیف و بیمار که از آسم رنج میبرد. در یکی از شلوغیهای بلوچستان که مأموران مأمور بودند و معذور و باید برای حکام قاتل مییافتند او را دستگیر کردند. قبل از آمدنشان همه به کوه زده بودیم. با خودمان میبردیمش اما هیچ خری باور نمیکرد که مأموران آنقدر معذور باشند که نعمتالله ضعیف جثه را به جای قاتل دستگیر کنند، اما کردند. مدتی بعد او را در تلویزیون آوردند اعتراف کرد که هیفده تن تریاک فروخته و چندین نفر را کشته. معلوم است که اعدامش کردند. حالا جریان سعید قنبرزهی هیفده ساله مرا برد به آن روزها (...)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر