نیازمندی و قدرت
با سلام ...
از برلین
تبلیغ ماشین: آزادی بینهایت.
فقط میماند برای کی!؟ برای سازنده!؟ کارگر و آزادی بینهایت! برای خریدار!؟ محتاج بنزین و وام و آزادی بینهایت! برای تماشاچی!؟ محدودیت دید و آزادی بینهایت! یا اینکه برای فروشنده!! برای حفظ این آزادی بینهایت اونیفرمپوشان همیشه آماده هستند (سمت راست، پایین عکس)!!
شنبه پنج نوامبر برای اعتراض به دولت جدید رفتند توی خیابان (بقیه عکسها را اینجا مشاهده کنید). طبق معمول بیشتر علیه همدیگر اعلامیه پخش کردند و جبهه گرفتند.
چرا مارا نیازمند نگهمیدارند و میکنند؟؟ و چرا ما باید خیال کنیم اگر دیگری قدرت بدست بگیرد نیازهای مان را برطرف خواهد کرد!؟
متاسفانه شعار حزب مطلق شده بر اعتراضات این بود: "کشور به سیاستمداران جدید نیاز دارد!" یعنی به ما رای دهید تا قدرت بگیریم. اونیکی راه دیگری برای کسب قدرت ارائه میداد و برا علیه اینیکی اعلامیه! متاسفانه راهی که به جایی نمیرسد هنوز ادامه دارد. بگذریم. اما خلاصه تا وقتی تفافق و اتحاد نباشد، حتی توان تضعیف سیاست حاکم نیست. حالا از عمد نفاق را قبول میکنند تا بهانهای برای اعتراض دفاعی داشته باشند یا واقعا متوجه نمیشوند که با تضعیف جنبش در قدرتمندتر کردن سیاست حاکم دست دارند و یا اصلا به امید گوسپندان هستند، بحث دیگری هست (فرضیهء اولی و سومی را مشاهده کردم، به دومی هرچند ممکن هست، باور ندارم).
تا وقتی که قدرت حاکم تضعیف نشود، راههایی که برای تغییر انتخاب کردیم، مسدود خواهد بود. پس اولین قدم باید تضعیف قدرت حاکم باشد. اما وقتی ما سر قدمهای بدی بیهوده بحث میکنیم و دعوی میگیریم و بین خود نفاق میاندزیم و اینچنین جلوی قدم اول را میگیریم، خلاصه نخواهیم توانست اقدام بعدی برداریم تا راه درست، در خیال خود مناسب، را برویم.
تاریخ نشان داده که قدرت (اقتصادی و اجتماعی) منبع فساد هست و نیازمندی منبع فقر (مادی و معنوی) و با همه اینحال هزاران سال در دعوی "چگونه قدرت کسب کنیم و چگونه از آن برای بهبودی بشر و جامعه استفاده کنیم" بسر میبریم.
هزاران سال هست که قدرت میطلبیم تا عدالت روا کنیم و شعار میدهیم به سیاستمدار (حاکم) جدید (دیگر) نیازمندیم و برای نشاندن سیاستمدار (حاکم) دیگر بر مسند قدرت مبارزه مبارزه میکنیم!
و این سیاستمدارن (حکام) دیگر بجای استفاده از سیاست جدید و راههای پیموده نشده، همان سیاست قدیمی با واژههای دیگر و شمایل آرایش شده استفاده و همان راههای قدیمی که تابلوهایش را تغییر دادهاند میپیمایند.
با کمک قدرت شاید بتوان مدت محدودی عدالت روا کرد اما فساد حتمی و برای حفظ قدرت بیعدالتی سرانجامش هست.
ما به سیاستمدار دیگر نیاز نداریم، بلکه به سیاستی واقعا جدید. سیاستی که روزبروز نیاز جامعه به سیاستمدار را کم کند، سیاستی در تقصیم قدرت، در تقصیم منصفانه ثروت زیاد مادی و دسترسی همگان به ثروت نامحدود معنوی (دانش و اخلاق).
با شعار استقلال و آزادی، قدرت را کسب و قصب میکنیم و برای حفظ این قدرت (حال به بهانه آینده جامعه یا بخاطر امروزه خودمان) ناچاریم مردم را نیازمند خود نگه داریم و شعاع حرکات و دسترسی آنان را محدود کنیم و چنین هرگونه آزادی و استقلال از همگان سلب کنیم.
بینیازی برای رسیدن به آزادی و استقلال و برقراری عدالت اجتماعی لازم میباشد. آگاهی تنها راه برای بینیازی و بسوی آزادی هست و استفادهء نیکو از آن قدمی بسوی برقراری عدالت اجتماعی. و یک آزادهء مستقل تنها تضمین برای حفظ آزادی و استقلال و عدالت! و تقصیم تنها وسیله!
اما خوب ما بشریم و چه بخواهیم و چه نخواهیم محتاج. اما بعضی احتیاجات واقعی هستند و با همه اینحال توان برطرف کردنش داریم اما چلوگیری میکنیم. با اینکه با اندازه کافی غذا هست تا بینیازی نسبی (وقتی محتاج چیزی باشی و به اندازه کافی داشته باشی، ازین مورد بینیازی) برقرار شود، روزانه گرسنگان میمیرند . نیازمند به هوا هستیم. با اینحال تمام قدرت و وقت خود صرف آلودگی هوا کردیم و با همه نقشهها برای برطرف کردن این مشکل و با توجه به خرابکاری و مسدود کردن این نقشهها توسط اکثر دولها، روزبروز آلودگی هوا و نیازمان بیشتر و استقلال نفس از بین میرود. آبها را آلوده کردیم و با تمامی لولهکشیها نیازمند و وابستهء اصحاب هستیم. به عشق و دوستی نیازمندیم، اما تبلیغ کینه و نفرت میکنیم. حتی اگر فرایضمان تبلیغ عشق و دوستی میکند، با اعمالمان ریشه نفرت آبیاری میدهیم تا عشق کمیاب و حتی از بین برود تا در نیازش بدام "زور و زر" بیفتیم! نیازهای جدید بوجود اوردیم و آفریدم و پدیدار شدند که بدون آنان دیگر نمیتوانیم و در اکثر مواقع چنان تبلیغ و پروپاگند میکنیم که خیال محتاج بودنمان به آن، واقعیت میشود. و برای حفظ اینها خود را محتاج و نیازمند "زور و زر" میپنداریم.
خود در بندی اسیر کردیم و گرفتار دایره بیعدالتی و خشونت شدیم. درین جامعهای که هرچند فقط ظاهر و البسهاش عوض میکنیم، در افکارمان که در دود اعتیاد قبار گرفته و تار شده، فقط و فقط و برای هزارمین بار در عوض کردن چهره و البسه، دوای رهایی خود میجوییم !
ما به سیاستمداران (حکام) "جدید" (دیگر) که با انقلاب (حال خشن یا مسالمت آمیز) و یا با کمک انتخابات سر قدرت بیایند و اصل کوششان حفظ قدرت، نیازمند نگه داشتن مان به این قدرت، حفظ اموال سرمایهداران یا قصب اموالشان و سپس حفظشان، محدود و سخت کردن دسترسی همگان به دانش و معلومات، باشد، نیاز نداریم.
اهداف سیاستمدارانی که با شعار آزادی و استقلال سرکار امدند، باید در وحلهء اول بینیاز کردن جامعه از دست خودشان باشد و گرنه طمعکارانی هستند که برای کسب مال و مقام از دروغ و دیگر اعمال پرهیز نمیکنند.
تکرار میکنم: بینیازی برای رسیدن به آزادی و استقلال و برقراری عدالت اجتماعی لازم میباشد. آگاهی تنها راه برای بینیازی و بسوی آزادی هست و استفادهء نیکو از آن قدمی بسوی برقراری عدالت اجتماعی. و یک آزادهء مستقل تنها تضمین برای حفظ آزادی و استقلال و عدالت! و تقصیم تنها وسیله!
تازه متوجه شدم! وقتی اینجا مینویسم، هردفعه باید بروم پینگ بکنم. اما اگر قالب را دستکاری کنم، خودبخود پینگش میکند!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر