ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

جمعه، اردیبهشت ۰۱، ۱۳۸۵

ترقی کمپانی‌ها / قسمت چهارم

(.۱.)
(.۲.)
(.۳.)
موضوع اینجا چیست؟ در این باره که آیا بشر این حق را دارد که نخواهد نمونه آزمایشی باشد. یک مثال ساده و خصوصی. فرض کنیم که کارمندان بخش زیست‌شناسی به سالن درس دانشگاه‌مان بیایند و اعلام کند: »شما جزو آزمایشی خواهید بود، ما الکترود در مغز شما می‌کاریم تا ببینیم چه اتفاقی می‌افتد. البته اگر بتوانید از طریق علمی ثابت کنید که این آزمایش به ضرر شما خواهد بود، مجازید خودداری کنید. معمولاً چنین نوع مدارک علمی پیدا کردن خیلی سخت هست (۹). آیا با اینحال حق اجتناب داریم؟ بنا به قوانین سازمان تجارت جهانی چنین حقی نداریم. ما باید مطیع چنین آزمایشاتی شویم و خود را در دست آن بگذاریم که ادوارد هرمان (edward herman) »حکومت مطلق تولید‌کنندگان« نامید(۱۰). تولید‌کننده زور دارد، درحالیکه مصرف‌کننده باید ببیند که چگونه می‌تواند از خود دفاع کند. آنطور که هرمان نشان داد این شامل تولیدات بومی هم می‌شود. تولیدکنندگان سم‌ها و محصولات شیمی نباید ثابت کنند که فرآورده‌شان برای محیط‌زیست مضر نیست. بلکه عموم باید به طریق علمی ثابت کند که مضر هستند، درحالیکه اینکار را اکثرا باید به ادارات دولتی با بودجه کم، که در چنگ تحمیل‌گرهای صنعتی (lobby . آرمین) و دیگر مردم‌آزاران هستند، واگذار کنند.
(یعنی با سیاست و سیستم حاکم امروزی و با توجه به اینکه ثابت کردن این مسئله به طریق علمی بیش از ده‌ها سال طول می‌کشد، اینکار تقریبا غیرممکن هست. برای مثال سیگار. چقدر طول کشید تا فقط روی پاکت بنویسند: ممکن هست که سیگار کشیدن مضر باشد. آنهم تازه و فقط ممکن هست که قطعا نمی‌شود گفت. آرمین)

توافق نابخرد مونترئال هم بدین خاطر بود. آنطور که با چنین تقسیم قدرتی مشاهد می‌شود، بخاطر اصول نبود. در یک طرف ایلات‌متحده و چند کشور دیگر که به بیوتکنولوژی و صادرات محصولات کشاورزی-صنعتی علاقه دارند، قرار گرفته‌بودند، و در طرف مقابل تمام آنانی –تقریباً همه- که انتظار نداشتند از آزمایش منفعتی ببرند. اتحادیه اروپا با دلایل مشابه طرفدار حقوق گمرکی زیاد برای محصولات کشاورزی بود. ایالات‌متحده هم همینکار را ۴۰ سال پیش انجام داد، اما دیگر نه – و نه بخاطر اینکه اصول تغییر کرده بودند، بلکه بخاطر اینکه تشکیلات قدرتی عوض شده‌اند.

اصل مقدم حاکی آن هست که ثروتمندان و قدرتمندان باید در موقعیتی قرار بگیرند تا آنچه می‌خواهند انجام دهند (البته معلوم هست که انگیزه خود را شرافتمندانه اعلام می‌کنند). نتیجه‌اش هم این هست که استقلال دولت و حقوق دمکراتیک باید عقب‌نشینی کنند، و مردم در این مورد – و این همان موضوع را مهیج می کند – اجازه امتناع ندارند. وقتی شرکت‌های آمریکایی از آن سود می‌برند، مردم نمی‌توانند نمونه آزمایش‌ها نباشند. کاملا مسلم هست که ایالات‌متحده قوانین سازمان تجارت جهانی را بیاری می‌طلبند، چونکه خودشان سرآخر اصول مقدم را ادا کردند، و جریان همین هست.


ادامه دارد ...

۹) برای ثبات علمی که این عمل مضر هست بایستی این آزمایش را روی تعداد زیادی از اشخاص انجام دهیم و نشان دههیم که اکثریت صدمه دیدند. همینطور هم نمیشود علمی ثابت کرد که بذر ژنتیکی تغییر داده شده و ... و ... مضر هستند، چونکه هنوز تعداد زیادی مصرف نکرده و معلوم نیست چه بلایی سرشان خواهد امد!!!! آرمین

(۱۰)
edward herman, »corporate junk science in the media«, z magazine, jan./feb. 1999.

هیچ نظری موجود نیست: