ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم با این همه مستی ز تو هُشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان انصاف بـده کـدام خونخوار تریم!؟
خیام

سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۵، ۱۳۸۵

ترقی کمپانی‌ها / قسمت پنجم

گرچه این مسائل واقعی و روی تعداد زیادی از مردم جهان تاثیر دارد، اما در مقابل روش‌های دیگری که استقلال دولتی را بنفع توسعه قدرت خصوصی محدود می‌کنند، رتبهء دوم را دارند. بنظر من مهمترین اتفاق، فسخ سیستم برتون وودز (bretton woods) اوایل دهه هفتاد (میلادی) توسط ایلات‌متحده، بریتانیای کبیر و دیگران بود. ایلات‌متحده و بریتانیای کبیر اواخر دهه چهل (میلادی. آرمین) آنرا طرح ریزی کرده بودند. آن موقع زمان برنامه‌های خیریه و اقدامات دمکراتیک رادیکال بود. بخاطر همین این روش بهای ارز را تنظیم و جریان سرمایه را کنترل می‌کرد. هدفش این بود که مانع سفته‌بازی و سوداگری مضر باشد و فرار سرمایه را محدود کند. دلایل نصب سیستم هم واضح گفته شدند – جریان آزاد سرمایه منجر به یک »مجلس مجازی« سرمایه جهانی می‌شود که می‌تواند مانع سیاست‌های دولتی که بنظرش غیرعقلانی هستند، شود. در میان آنان بطور مثال حقوق (صنفی و سیاسی. آرمین) کارگران، برنامه‌های آموزش و پرورش، بهداشتی یا اقدامات حمایت اقتصادی هستند، یا خلاصه همه چیز که برای مردم مفید باشد اما برای سود منفعتی نداشته باشد (بخاطر همین هم از لحاظ فنی غیرعقلانی هست).

سیستم برتون وودز (bretton woods) ۲۵ سال کم و بیش خوب کار کرد. بسیاری از اقتصاددانان این زمان که در آن اقتصاد، تجارت، بارآوری، سرمایه‌گذاری، اقدامات خیریه دولتی بیش از پیش رونق داشتند، را »عهد طلایی« کاپیتالیسم نوین (دقیق‌تر: کاپیتالیسم نوین دولتی) نامگذاری کردند. اوایل دهه هفتاد (میلادی. آرمین) پایانش بود. سیستم درهم کوبیده شد، بازار بورس بی‌قاعده شد، بهای ارزها هم آزاد گذاشته شدند.

ادامه دارد ...

هیچ نظری موجود نیست: