"اعتراف نامه یک ضارب اقتصادی" به قلم جون پرکینس
ترجمه از آلمانی به فارسی: آرمین
کتاب
گونه ضارب اقتصادی محصول زمان ما هست، دورانی که امپرالیسم اقتصادی تهاجمی کم و بیش جایگزین جنگ ضد کشورهای دیگر شده است.حرفهایهای بسیار هوشمند و و پول کلان گیرنده در ماموریت از شرکتهای بزرگ کلاهبرداری میکنند، آنها به فرمانروایان این کشورها پروژههای بزرگ که بیش از معمول بعد دارند و گران هستند، میفروشند. پیش بینیهای اقتصادی و مالی دستکاری شده، تقلب در انتخابات، رشوه پردازی، باج خواهی و قتل جزو ابزارشان هستند. این بازی انها همانقدر قدمت دارد که قدرت و دولت وجود دارند. اما در دوران جهانی شدن یک بعد جدید و مهیبتر به خود گرفته است. جون پرکینس یک ضارب اقتصادی، قاتل اقتصاد بود و از دسایس سیاسی و بین المللی در ردههای بالا گزارش می دهد. داستان او بی .جدانی قاتلین اقتصاد را سندیت میدهد و منجمله دلایل سقوط شاه ایران و حمله آمریکا به پاناما و عراق را معین می کند.
نویسنده
john perkins، متولد سال ١٩٤٦ میلادی، توسط NSA (١) و شرکت مشاوری بین اللملی MAIN بعنوان ضارب اقتصادی نمونه کشف و برای این کار آموزش دید. از ١٩٧٠ تا ١٩٨٢ میلادی در ماموریت از MAIN مشاور کشورهای در حال رشد بود و آنها را با کمک پیش بینیهای اغراقامیز خوشبینانه به انجام پروژههای فنی بزرگ وادار کرد. او MAIN را بخاطر تعارض اخلاقی ترک کرد و شرکت IPS (independet power systems) تأسیس کرد، که سر توسعه و تولید سیستمهای بادوام انرژی تخصص یافت. ١٩٩٢IPS را فروخت. جون پرکینس کنون سازمان »dream change coalition«، که با بومیان آمریکای جنوبی محافظ محیطزیست و فرهنگشان هست، را اداره می کند.
١) national security agency آژانس امنيت ملى
انگلیسی: ©2004 by john perkins
»Confessions of an Economic Hit Man«
berrett-koehler publishers, inc.
san francisco, ca, usa.
آلمانی: © by riemann verlag, münchen
john perkins
»Bekenntnisse eines Economic Hit Man
Unterwegs im Dienst der Wirtschaftsmafia«
» ویران کردن کشورها با اعتبارات مالی، ماموریت من بود.«
جون پرکینس
»یک بمب. یک اتفاق نادر، یک نفر که در عمق سازمان شرکتی و دولتی استعمارگرای ما در کار بود، جرات کرد، قطعا طرز کار آنها را آشکار کند.«
john e. mack، پرفسور دانشگاه هاروارد، برنده جایزه پولیتسر
»چنان هیجانانگیز هست که با خواندن کتاب، آدم آرزو می کند که تمامش فقط افسانه باشد.«
مجله greenpeace
چنانکه پرکینس خود توضیح میدهد، سالها سال بود که میخواست این اعترافات خود نشر کند، اما با رشوه و تهدید هردفعه جلویش گرفتند. حال چرا بالاخره نشر کرد. آنچه که خود میگوید تهدیدها و رشوهها را ایندفعه نادیده گرفت و بنظر هم میرسد که راست میگوید، هرچه باشد از دید معنوی و مادی رشدی کرده که به همین سادگی نه میشود او را خرید و نه میشود چنان ترسانید که ترس تصمیمگیرش شود. با اینحال فکر کنم همه چیز را نگفت و فقط شاهد عینی مسائلی شد که کم و بیش «همه» میدانستند و یا حدس میزدند.
با همه اینحال سرآخر این ما هستیم که تصمیم میگیریم همه چیز نادیده بگیریم و به بهانههای مختلف در مقتدر و ثروتمندتر کردن عده محدودی شریک باشیم و بجای پاره کردن بندها و زنجیرها، داوطلبانه آنان ترمیم و نوسازی کنیم.
دانستن کافی نیست، تصمیم هم باید بگیریم ...